غایط
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] زمین پست، مغاک.
۳. [قدیمی] موضع قضای حاجت.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - زمین پست فراخ. ۲ - سرگین آدمی پلیدی انسان براز.
ویکی واژه
زمین پست.
مدفوع انسان.
جمله سازی با غایط
میانجی گشته بین بول و غایط کندگاهی تدین را حمایت
چنان که بزرگی گفته که هرگز عملی نکرده ام که مضایقه از اطلاع مردم بر آن داشته باشم، مگر مواقعه با اهل خودم و دفع بول و غایط.
گند سرگین ز گند غایط کم کاین یک از رُستنیست و آن از دَم