عوایق

عوایق به موانع یا سدهایی گفته می‌شود که جلوی حرکت، جریان یا دسترسی چیزی را می‌گیرند. این واژه می‌تواند در معنای فیزیکی برای جلوگیری از عبور آب، برق، صدا یا حرارت و در معنای انتزاعی برای محدود کردن فعالیت‌ها، ارتباطات یا پیشرفت به کار رود.

در مهندسی، ساختمان‌سازی و صنایع مختلف، عوایق به موادی گفته می‌شود که از نفوذ حرارت، رطوبت، صدا یا جریان برق جلوگیری می‌کنند. به عنوان مثال، عایق حرارتی در ساختمان مانع از اتلاف انرژی می‌شود و عایق صوتی جلوی انتشار صدا را می‌گیرد، که کاربردهای عملی و ایمنی مهمی دارند.

فراتر از کاربرد فیزیکی، عوایق به معنای موانع اجتماعی، روانی یا اقتصادی نیز به کار می‌روند. در این معنا، عوایق نشان‌دهنده محدودیت‌ها یا مشکلاتی هستند که جلوی رشد، پیشرفت یا ارتباط موثر را می‌گیرند و نیازمند راه‌حل یا حذف برای دسترسی و تعامل بهتر هستند.

لغت نامه دهخدا

عوایق. [ ع َ ی ِ ] ( ع ص، اِ ) صورتی از عوائق است که ج ِ عائق باشد. رجوع به عوائق شود.

فرهنگ معین

(عَ یِ ) [ ع. عوائق ] (اِ. ) جِ عائق و عائقه. ۱ - موانع. ۲ - مشکلات، سختی ها.

فرهنگ عمید

= عایق

فرهنگ فارسی

جمع عائق
( اسم ) جمع عایقه ( عائقه ) ۱ - عوارض موانع. ۳ - آسیب ها آفت ها ۳ - بد بختی ها. توضیح در تداول جمع عایق ( عائق ) گیرند.

جمله سازی با عوایق

آسیب عوایق از چپ و راست آشوب خلایق از جوانب
تا ترک علایق و عوایق نکنی یک سجدهٔ شایستهٔ لایق نکنی
حکایت کرد مرا دوستی که مونس خلوت بود و صاحب سلوت که وقتی از اوقات بحوادث ضروری از مسکن مألوف دوری جستم و از کاخ اصلی بر شاخ وصلی نشستم، زاد و سلب بر ناقه طلب نهادم و «حی علی الوداع » در حلقه اجتماع در دادم، علایق و عوایق از خود دور کردم و دل از راحت و استراحت نفور.
چون مرید بخدمت شیخ پیوست و عوایق و علایق براندخت باید که ببیست صفت موصوف باشد تا داد صحبت شیخ بتواند داد و سلوک این راه بکمال او را دست دهد.
خود واقعه ای نیست دگر جز تو در این راه از خویش برون آی و برستی ز عوایق
پر دلی باید از عوایق دور تا درین خلوتش دهند حضور
باد آمالت بیمن نجح مقرون زانکه هست سد اغراض عدویت از عوایق ساخته