عن قریب

واژه عن قریب یک عبارت عربی است در معنای به زودی یا در آینده نزدیک. مثالی از کاربرد کلمه مورد نظر: ما امید داریم که عن قریب به موفقیت بزرگی برسیم.

مالکست این روسبی زن نی طبیب هین که جان بستاند از من عن قریب

لغت نامه دهخدا

عنقریب. [ ع َ ق َ ] ( ع ق مرکب ) عن قریب. مرکب ازعن + قریب. بزودی. بهمین زودی. بهمین نزدیکی. زود. زود باشد که. در این نزدیکی. تا نه دیر

فرهنگ معین

(عَ قَ ) [ ع. ] (ق مر. ) به زودی.

فرهنگ عمید

به زودی، به همین زودی، به همین نزدیکی، زود باشد که.

فرهنگ فارسی

بزودی، بهمین زودی، بهمین نزدیکی، زودباشدکه
عن قریب بزودی بهمین زودی
بزودی بهمین زودی بهمین نزدیکی زود زود باشد که: تبه گردد آن مملکت عن قریب کزو خاطر آزده آید غریب. ( بوستان. کلیات )

ویکی واژه

به زودی.

جملاتی از کلمه عن قریب

ماوصل تو عن قریب یابیم زیرا که فراق تو بعید است
روی خود بنمایمت گفتی ز دور کاش بودی این سعادت عن قریب
هر شفا در حقه غیب است و آن در دست توست حقه بگشا و کرامت کن شفایی عن قریب
تو هیچی، چه آید ز هیچ ای حبیب ز خود دور باش و به او عن قریب
فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنْیا وَ حُسْنَ ثَوابِ الْآخِرَةِ در ثواب آخرت «حسن» گفت: یعنی نیکو است آن ثواب، و در ثواب دنیا آن نگفت. از بهر آنکه ثواب آخرت پاینده است و ثواب دنیا گذرنده، آن بودنی است بر دوام بی‌آفت، و بی‌فتنت. و این بریدنی است عن قریب، هم با آفت و هم با محنت.
باش تا بعالم من رسی که زحمت بشریت در میان نباشد که خود با تو بگویم آنچه گفتنی باشد. در عالم حروف بیش از این در عبارت نتوان آوردن. کی باشد که از ادبار خود برهیم؟! و هنوز دور است واَرْجُو که عن قریب میسر شود «فَإِنْ تَوَلَّوا فَقُل: حَسْبیَ اللّهُ لاإِلهَإلّا هُوَ عَلَیْه تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ العَرْشِ العظیم».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم