عموماً به معنای کلی و عمومی است، به طوری که همه چیز را شامل میشود. این واژه نشاندهنده وضعیتی است که در آن یک موضوع یا واقعه به طور کلی و بدون استثنا مطرح میشود. به عنوان مثال، در سال 401 هجری قمری در نواحی خراسان، به ویژه در نیشابور، قحطی شدیدی رخ داد که بر تمام مردم و اراضی آن منطقه تأثیر گذاشت. این نوع قحطیها معمولاً اثرات عمیقی بر زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم دارند و میتوانند به بحرانهای بزرگتری منجر شوند. در واقع، این نوع وقایع نشاندهنده چالشهای مهمی هستند که جوامع در طول تاریخ با آنها مواجه شدهاند و باید با تدبیر و برنامهریزی مناسب به آنها پاسخ داد.
عموما
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با عموما
وجودش باد دایم سایه افکن عموما بر خلایق خاصه بر من
هست ممکن که بیک حادثه از هم ایزد خلق را خوانده عموما ز پی مهمانی
تا که دفع شرشان از بهر ما مشکل شود دشمنان ما، عموما دوست با یکدیگرند