عبری

شهرستان عبری یکی از شهرستان‌های استان ظاهره در کشور عمان است. این منطقه از قدیمی‌ترین نواحی عمان به شمار می‌آید و ساکنان آن از زمان‌های بسیار دور در اینجا سکونت داشته و خانه‌هایی بنا کرده‌اند. در عبری چند دژ تاریخی وجود دارد که معروف‌ترین آن‌ها دژ عبری و دژ العرافی هستند. کتیبه‌ای که بر سر در ورودی این دژ نصب شده، نشان می‌دهد که این دژ بیش از چهارصد سال پیش ساخته شده است. با این حال، برخی از ساکنان محلی معتقدند که تاریخ ساخت این دژ به زمان‌های بسیار دورتر برمی‌گردد و تاریخ ذکر شده بر روی سردر، مربوط به بازسازی آن است. در این دژ چند واحد مسکونی وجود دارد و همچنین دارای سه دروازه اصلی است که به زبان محلی صباحات نامیده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

عبری. [ ع ُ ری ی ] ( ع اِ ) کنار باساق که بر لب جوی روید. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). کنار باساق که بر لب جوی روید و بزرگ شود. ( اقرب الموارد ). سدر کنار جوی. ( مهذب الاسماء ). || نزد بعضی کنار بی ساق است. ( منتهی الارب ).
عبری. [ ع َ را ] ( ع ص ) امراءة عبری؛ زن با اشک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج، عباری. || عین عبری؛ چشم پر اشک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج العروس ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(عِ ) [ ع. ] (ص نسب. ) نک عبرانی.

فرهنگ عمید

۱. زبانی از شاخۀ زبان های سامی که میان یهودیان رایج است.
۲. خطی که این زبان با آن نوشته می شود.
۳. (اسم، صفت ) [قدیمی] هریک از افراد قوم یهود، یهودی.

فرهنگ فارسی

۱ - قوم بنی اسرائیل عبرانی. یا عبری یا عبرانی زبانی است از شعب زبان های سامی و آن زبانی است که عبرانیان یا اسرائیلیان در زمانی که ملتی مستقل داده بودند بدان مکالمه میکردند. کتب مقدس عهد عتیق ( تورات ) بدین زبان است و قدیمترین قسمت آن سروده دبوره ( داوران فصل وی ) است که تاریخ آنرا مقدم بر سال ۱٠٠٠ ق.م. میدانند. تقویم جزر ( قر. ۹ ق.م. ) کتیبه سیلوئه ( پایان قر. ۸ ق.م. ) و قریب ۲٠ کتیبه کم اهمیت تر بزبان عبری باقی است. بعری در تورات بنامهای زبان کنعان کنعانی و زبان یهودی نامیده شده. در زمان عیسی ۴ زبان عبرانی بزبانی که در فلسطین بدان سخن میگفتند و در آن عناصر آرامی غلبه داشت و آنرا غالبا سوری کلدانی مینامند اطلاق میشد. یا خط عبری خطی است منشعب از فنیقی. در آغاز زبان عبری با حروفی شبیه بزبان فنیقی نوشته میشد.سپس از روی الفبای آرامی حروف عبری مربع متداول گردید که کتاب مقدس را هنوز هم بدان خط نویسند. این خط را ازراست بچپ نویسند. الفبای آن داری ۲۲ حروف ( صامت ) است. حروف مصوت نوشته نمیشود.
عبرانی، یهودی، لغت یهود
( صفت ) ۱ - یهودی عبرانی. ۲ - زبان یهود عبرانی.
امراه عبری زن با اشک

ویکی واژه

نک عبرانی.

جملاتی از کلمه عبری

لغتها ترکی و تازِی درآموخت ز عبری و ز رومی دل برافروخت
کند بر دور لشکر دست بر دست دلیران را ز خون معبری مست
یک قطره شد ز قلزم جود تو موج زن بحر محیط کرده در آن قطره معبری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم