در علم فیزیک، طیف به توزیع بسامدها یا طول موجهای تابش الکترومغناطیسی گفته میشود، زمانی که اجزای تشکیلدهندهی آن از یکدیگر جدا میشوند. نور مرئی، که ما میبینیم، تنها بخشی از این نوع الکترومغناطیسی گسترده است. بیشتر منابع تابش، امواجی با طیف وسیعی از طول موجها را منتشر میکنند. این امواج گسیل شده قابلیت تجزیه شدن یا پاشیده شدن به طول موجهای تشکیلدهندهشان را دارند. به عنوان مثال، نور سفید با عبور از منشور، به رنگهای رنگینکمان تجزیه میشود: قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش. این پدیده اولین بار توسط ایزاک نیوتون در سال ۱۶۷۲ مورد بررسی قرار گرفت که نشان داد چگونه نور سفید به رنگهای مختلف شکافته میشود. در علم طیفسنجی، از انواع مختلف آن ها، شامل طیفهای جذبی و گسیلی، هم برای تابش و هم برای ذرات استفاده میشود.

طیف
لغت نامه دهخدا
طیف. [ طَی ْ ی ِ ] ( ع اِ ) خیال. || وسوسه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
٢. مجموعه چیزهایی که خصوصیات مشترکی داشته باشند.
٣. [قدیمی] خیال، توهم.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) آمدن خیالی در خواب. ۲ - گرد چیزی در آمدن. ۳ - ( اسم ) خشم غضب. ۴ - جنون دیوانگی. ۵ - خیال. ۶ - صورتی که در خواب بیند پیکر خیالی شبح. ۷ - وسوسه بد اندیشی. یا طیف شمس. نوار رنگینی است که از تجزیه نور خورشید بوسیله منشور بلوری بدست می آید علت آن است که زاویه انکسار الوان مختلف متفاوت است لذا خورشید بالوان متشکل آن عبارتست از: قرمز نارنجی زرد سبز آبی نیلی و بنفش تجزیه می شوند. تمیز سر حد رنگها مشکل است. یا طیف مغناطیسی. شکل مخصوصی است که براده های آهن - که در روی صفحه ریخته شود بر اثر قرار دادن آهن ربایی در زیر صفحه - به خود می گیرند از جریان الکتریک نیز آن شکل پیدا می شود یا طیف نور. مجموعه اشعه رنگینی که از تجزیه نور مرکب به دست می آید.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
در نظریهٔ موجی نور، به دسته بندی پرتوهای نوری که بر پایهٔ طول موج یا بسامد آن ها انجام شده باشد، طیف می گویند.
به آن گروه از پرتوهای دیدنیِ خورشید که باهم رنگ سفید را می سازند طیف ( بیناب ) گفته می شود. این رنگ ها سرخ، آبی و سبز هستند. از آمیزش این رنگ ها، رنگ های دیگری پدید می آید که همان رنگ های پایهٔ نقاشی است یا همان سرخ پررنگ، آبی پررنگ و زرد مرکب. رنگ های طیف دیدنی از بیشترین شکست تا کمترین شکست اینها هستند: بنفش، نیلی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و سرخ
اختلال هایی همانند اختلال طیف اوتیسم از نوع اختلال های رشدی - عصبی طیف گونه می باشند. اختلال طیفی اختلالی است که می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت ظاهر شود: هر فرد ممکن است برخی از ویژگی های مرتبط با آن، اما نه همه آن ها را نشان دهد، و ممکن است آنها را به درجات بسیار متفاوتی نشان دهد. افراد اوتیستیک مختلف به عنوان مثال، ممکن است ویژگی های متفاوتی از خود نشان دهند و ویژگی های این اختلال طیف گونه ممکن است در زمان های مختلف به شکل متفاوتی در هر فرد ظاهر شود.
طیف (علوم فیزیکی). در علوم فیزیکی، اصطلاح طیف ( انگلیسی: Spectrum ) نخستین بار در علم نورشناسی و توسط آیزاک نیوتن در سده ۱۷ میلادی مطرح شد و اشاره به بازه رنگ هایی داشت که هنگام پراکنده شدن نور سفید از میان یک منشور مشاهده می شود. به زودی این اصطلاح برای اشاره به نموداری از شدت یا توان نور به عنوان تابعی از فرکانس بسامد یا طول موج به کار رفت و همچنین به عنوان چگالی طیفی شناخته شد.
بعداً کاربرد اصطلاح طیف گسترش یافت و برای موج های دیگر مانند موج صدا و موج دریا نیز که می توانند به عنوان تابعی از بسامد اندازه گیری شوند، به کار رفت. این اصطلاح همچنین به سیگنال های انتزاعی تر که در آن ها طیف توان قابل تحلیل و پردازش است نیز گسترش یافته است. این اصطلاح اکنون به هر سیگنالی که می تواند در طول یک متغیر پیوسته اندازه گیری یا تجزیه شود، اعمال می شود؛ مانند انرژی در طیف شناسی الکترون یا نسبت جرم به شارژ در طیف سنجی جرمی. اصطلاح طیف همچنین برای اشاره به نمایش گرافیکی سیگنال به عنوان تابعی از متغیر وابسته استفاده می شود.
دانشنامه آزاد فارسی
در فیزیک، طرح توزیع بسامدها یا طول موج های تابش الکترومغناطیسی، وقتی اجزای سازندۀ آن ازهم جدا می شوند. نور مرئی بخشی از طیف الکترومغناطیسی است. بیشتر چشمه ها امواجی با گستره ای از طول موج ها گسیل می کنند و امواج گسیل شده طول موج های تجزیه پذیر یا قابل «پاشیده شدن»اند. نور سفید به رنگ های سرخ، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی، و بنفش تجزیه می شود. طیف نور مرئی را نخستین بار آیزاک نیوتون بررسی کرد. او در ۱۶۷۲ چگونگی تجزیۀ نور سفید به رنگ های گوناگون را نشان داد. در طیف نمایی، از انواع گوناگون طیف ها، به هر دو صورت طیف های جذبی و گسیلی، برای تابش و ذرات، استفاده می کنند. جسمی که به حالت التهاب درآمده است، تابشی با طیف پیوسته از خود گسیل می کند که شامل توزیع پیوسته ای از طول موج هاست. عنصری که در حالت گازی است، طیف خطی، شامل یک یا چند خط روشن ناپیوسته با طول مو ج های مشخص، گسیل می کند. گازهای مولکولی طیف های نواری از خود گسیل می کنند. این نوارها دربردارندۀ گروه هایی از خطوط به هم فشرده اند. در طیف جذبی، به جای خطوط روشن، با مشخصۀ محیط جذب کننده با خطوط تاریک یا نواحی تاریک روبه رو می شویم. طیف جرمی هر عنصر با استفاده از طیف سنج جرمی به دست می آید و فراوانی نسبی ایزوتوپ های سازندۀ آن را نشان می دهد. باریکۀ نور در برخورد با منشور شکسته می شود. این شکست ناشی از تفاوت ضریب شکست شیشه و هواست. نور در راستای خط مستقیم در هوا منتشر می شود. طیف نور سفید درپی تجزیۀ طول موج های سازندۀ باریکه پدید می آید. نور سفید متشکل از نورهای سرخ، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی، و بنفش است. علاوه بر نور مرئی، نور نامرئی هم دارای طیف است. طول موج های بلندتر از سرخ مرئی را فروسرخ، و طول موج های کوتاه تر از بنفش مرئی را فرابنفش می گویند. با استفاده از منشور، قطعه ای مادۀ شفاف با قاعدۀ مثلثی، از جنس پلاستیک، شیشه، یا سیلیس، پرتو نور سفید را به رنگ های طیف تجزیه می کنند.
ویکی واژه
غضب، خشم.
جنون، دیوانگی.
وسوسه.
هر یک از هفت رنگی که بعد از تجزیه نور به دست میآید.
مجازاً: نوع، گونه.

جمله سازی با طیف
جز ز تأثیر لعل و کام تو نیست که کلامم لطیف و شیرین است
از نور لطیف او است جان میبیند آن دود به گرد او منم میدانم
هله آنها که بر شما آتش همچو گل شد لطیف و تازه و خوش