طول دادن

لغت نامه دهخدا

طول دادن. [ دَ ] ( مص مرکب ) امرار وقت کردن. به تأخیر انداختن.

فرهنگ معین

(دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل. ) به تأخیر انداختن، به درازا کشاندن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) امرار وقت کردن بتاخیر انداختن کاری را.

ویکی واژه

به تأخیر انداختن، به درازا کشاندن.

جمله سازی با طول دادن

💡 چه حاجت طول دادن داستان را بحرفی گویم اسرار نهان را