ضمناً

در زبان فارسی، قید ضمنًا در دو مفهوم متمایز و پرکاربرد به‌کار می‌رود. نخست، به‌صورت ادبی و رسمی برای بیان وقوع رویدادی در خلال امری دیگر یا در متن یک گفتار یا نوشتار استفاده می‌شود. برای نمونه، می‌توان گفت: «وی در سخنرانی خود، ضمنًا به موفقیت‌های اخیر شرکت نیز اشاره کرد.» این کاربرد، نشان‌دهنده‌ی آن است که مطلب اصلی، محملی برای بیان مطلب دیگری بوده است.

در کاربرد دوم، این واژه در تقابل معنایی با واژگانی مانند صریحًا یا صراحتًا قرار می‌گیرد و برای بیان مطلبی به‌صورت غیرمستقیم، کنایه‌آمیز یا اشاره‌وار مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این حالت، گوینده یا نویسنده مقصود خود را بی‌آنکه آشکارا و مستقیم بیان کند، در لابه‌لای سخن می‌گنجاند. برای مثال، این جمله را در نظر بگیرید: «رئیس‌جمهور ضمنًا به امکان بازنگری در سیاست‌های اقتصادی اشاره نمود.» این عبارت حاکی از آن است که اشاره‌ای غیرمستقیم صورت گرفته و موضوع به‌صورت کامل و شفاف اعلام نشده است.

فرهنگ معین

( ضمناً ) (ض نَ نْ ) [ ع. ] (ق. ) در درون، در میان، در ضمن، در طی.

فرهنگ عمید

علاوه برآن.

فرهنگ فارسی

۱ - در میان مکتوب یا کلام در ضمن در طی. ۲ - به طور اشاره به کنایه مقابل صریحا صراحه.

ویکی واژه

در درون، در میان، در ضمن، در طی.

جمله سازی با ضمناً

در دوره ساسانیان، مسیحیان انبار قدرتی داشتند چنان‌که یک اسقف بزرگ یعقوبی در آنجا مستقر شده بود، ضمناً یکی از مراکز بزرگ یهودیان نیز بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دیکته
دیکته
سطح
سطح
ادعیه
ادعیه
قرمساق
قرمساق