ضمانت

ضمانت یک عقد در قانون مدنی است که به موجب آن، یک نفر (ضامن) مسئولیت پرداخت بدهی یا تعهد دیگری را بر عهده می‌گیرد. در این حالت، مسئولیت از بدهکار اصلی به ضامن منتقل می‌شود و طلبکار تنها می‌تواند به ضامن مراجعه کند. ضامن پس از پرداخت، تنها در صورتی می‌تواند به بدهکار اصلی مراجعه کند که ضمانت را با اجازه او انجام داده باشد یا بدهکار مسئولیت پرداخت را پذیرفته باشد. در عرف، ضامن تضمین می‌کند که در صورت عدم پرداخت بدهی توسط بدهکار، مسئول پرداخت خواهد بود. همچنین، طبق ماده 267 قانون مدنی، اگر ضامن بدون اجازه بدهکار و پیش از موعد، بدهی را پرداخت کند، حق مراجعه به بدهکار را نخواهد داشت.

لغت نامه دهخدا

ضمانت. [ ض َ ن َ ] ( ع اِمص ) پذرفتاری. پذیرفتاری. تاوان داری. پایندانی. ( مجمل اللغة ). ذِمامة. ( منتهی الارب ). ضمان. کفالت. || حُب. ( منتهی الارب ). || برجاماندگی. ( منتهی الارب ). زمین گیری.

فرهنگ معین

(ضَ نَ ) [ ع. ] ۱ - (مص ل. )متعهد شدن. کفالت کسی را کردن. ۲ - (اِمص. ) درستی یا صحت چیزی را یا کسی را یا گفته ای را متعهد شدن.

فرهنگ عمید

۱. ضامن شدن، کفیل شدن، بر عهده گرفتن.
۲. [قدیمی] دچار شدن به بیماری دائم که گاه به گاه شدت کند و موجب زمین گیری شود.

فرهنگ فارسی

دچارشدن به بیماری دائم که گاه بگاه شدت کند، ضامن شدن، کفیل شدن، برعهده گرفتن
۱ - ( مصدر ) دچار شدن به بیماریی دایم که گاه به گاه شدت کند و موجب زمین گیری شود. ۲ - کفیل شدن تعهد کردن کسی را. ۳ - ( اسم ) کفالت پایندانی پذیرفتاری. توضیح به ابن معنی در عربی نیامده و به جای آن ضمان مستعمل است و ضمانه در عربی به معنی درماندگی و زمین گیری است ولی در فارسی مستعمل است: طغر لبک... عمید الملک را فرمود تا جوابی مختصر به آبتگین نویسد و این ملطفه بخلیفه فرستد تا موجب سلوک و ضمانت او شود.

فرهنگستان زبان و ادب

[عمومی] ← تضمین

ویکی واژه

garanzia
متعهد شدن. کفالت کسی را کردن.
درستی یا صحت چیزی را یا کسی را یا گفته‌ای را متعهد شدن.

جمله سازی با ضمانت

یک بوسه وعده کردی لعل لبت ضمان شد خود لطف کن وگرنه بستانم از ضمانت
فلک ضمانت ملک آن زمان سپرد ترا که بود ایران ویران و ملک زیر و زبر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال نخود فال نخود فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت