شماره

در زبان فارسی به معنای یک عدد یا نشانه‌ای است که برای شناسایی، ترتیب یا دسته‌بندی اشیاء، افراد یا مفاهیم به کار می‌رود. این واژه در بسیاری از زمینه‌ها از جمله ریاضیات، آمار و حتی در زندگی روزمره کاربرد دارد. به عنوان مثال، تلفن، شناسایی یا شماره حساب بانکی از جمله مواردی هستند که در ارتباطات و امور مالی از آنها استفاده می‌شود. در زندگی روزمره کاربردهای زیادی دارد. به عنوان مثال، نمره تلفن برای برقراری ارتباط با دیگران، نوع شناسایی برای شناسایی افراد در ادارات و سازمان‌ها، و نوع حساب برای انجام تراکنش‌های مالی استفاده می‌شود. همچنین، در سیستم‌های آموزشی، نوع دانشجویی برای شناسایی دانشجویان ایجاد می‌شود. در کل، به ما کمک می‌کنند تا نظم و ترتیب را در امور مختلف حفظ کنیم. البته تنها به اعداد محدود نمی‌شود. در واقع، می‌تواند شامل ترکیبی از اعداد و حروف نیز باشد. به عنوان مثال، شناسایی ملی یا شماره‌های ثبت‌نام در سیستم‌های مختلف ممکن است شامل حروف و اعداد باشد. این نوع به شناسایی بهتر افراد و اشیاء کمک می‌کند و از تداخل و اشتباهات احتمالی جلوگیری می‌کند. برای فرمت کردن آن به درستی، باید به نوع شماره توجه کرد. به عنوان مثال، تلفن‌ها معمولاً باید شامل کد کشور و کد منطقه باشند و به صورت ساختار یافته نوشته شوند. همچنین، در نوشتن نمره های بانکی، رعایت فاصله‌ها و گروه‌بندی اعداد اهمیت دارد. استفاده از علامت‌ها و حروف به طور صحیح می‌تواند به خوانایی و درک بهتر شماره کمک کند. انواع عمومی به آن هایی اطلاق می‌شود که برای استفاده عمومی در دسترس هستند، مانند نمره های تلفن عمومی یا ثبت‌شده در سایت‌ها. در مقابل، انواع خصوصی به آن هایی اشاره دارند که دسترسی به آنها محدود است، مانند شناسایی ملی یا حساب بانکی شخصی. این تفاوت در سطح دسترسی و حریم خصوصی افراد اهمیت دارد و باید در استفاده از آنها دقت شود.

لغت نامه دهخدا

شماره. [ ش ُ رَ / رِ ] ( اِ ) تعداد. اندازه. حساب. ( ناظم الاطباء ). عدد. عد. شمار. شمارش. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(شُ رَ یا رِ ) (اِ. ) ۱ - عدد، شمار. ۲ - عددی که نماد و نشانة چیزی است. ۳ - عددی که نوبت یا رتبة کسی یا چیزی را نشان دهد. ۴ - عددی که اندازة چیزی را نشان دهد. ۵ - هر واحد از روزنامه، مجله و مانند آن.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - حساب. ۲ - حد اندازه. ۳ - عدد. ۴ - نمره. یا دانش ( علم ) شمار. علم حساب. یا شمار... در ردیف در زمره. یا روز علم. روز رستخیز قیامت. یا بشمار آوردن. به حساب آوردن احتساب. یا به علم رفتن. به حساب آمدن محسوب شدن. یا شمار باریک کردن. مناقشه.

ویکی واژه

عددی که نماد و نشانه چیزی است، نمره، شمار، تعداد.
عددی که نوبت یا رتبه کسی یا چیزی را نشان دهد.
عددی که اندازه چیزی را نشان دهد.
هر واحد از روزنامه، مجله و مانند آن.

جملاتی از کلمه شماره

چشم آشفته چون منجم شهر خیل انجم شماره کرد امشب
سران مصر بیرون از شماره نثار آور دوان از هر کناره
باشد کرم تو در شماره از کان افزون سه چار پاره
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم