شایسته به عنوان یک صفت در زبان فارسی، مفهوم عمیق و گستردهای دارد. این واژه اغلب به معنای لیاقت، مناسب بودن یا درخور بودن استفاده میشود. وقتی از شایسته صحبت میکنیم، به نوعی به ویژگیها و خصوصیات فردی یا چیزی اشاره داریم که در شرایط خاصی، به خوبی از عهده وظایف یا انتظارات برمیآید. به عنوان مثال، یک فرد شایسته در یک موقعیت شغلی، کسی است که تواناییها و خلاقیتهای لازم را دارد و میتواند به خوبی وظایف خود را انجام دهد. همچنین، در روابط اجتماعی، رفتارهای مناسب نشاندهنده احترام و محبت به دیگران است. این واژه به ما یادآوری میکند که چه ویژگیهایی باید در خود پرورش دهیم تا در چشم دیگران مناسب و محترم به نظر بیاییم. در نهایت، شایسته بودن به ما کمک میکند تا در جامعهای سالم و پویا زندگی کنیم و به یکدیگر احترام بگذاریم.
شایسته
لغت نامه دهخدا
شایسته. [ ی ِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) اسم مفعول از شایستن. ( حاشیه برهان چ معین ). بمعنی اول شایان که سزاوارو لایق و درخور باشد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). موافق و مناسب. ( ناظم الاطباء ). لایق. درخور. ازدر. سزاوار.قمین. حری. زیبنده. برازا. جدیر. خلیق
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
معنی: دارای ویژگی مطلوب، مناسب، سزاوار و در خور، لایق، ( صفت فاعلی از شایستن )، دارای توانایی های لازم برای به دست آوردن چیزی یا انجام دادن کاری، سزاوار، لایق و درخور
جملاتی از کلمه شایسته
نشست از بر باره و آمد به زیر که بد مرد شایسته بر سان شیر
آستین نا کرده پر خون هر شبی کی شود شایستهٔ آن آستان
کجا چیزی بود زیبا و شهوار کجا مردی بود شایستهٔ کار