سیاسی

سیاست که در زبان فرانسه به آن Politique گفته می‌شود، فرآیند شناخت، اتخاذ تصمیمات تخصصی، اجرا و پیاده‌سازی بهترین روش‌ها و راهکارها به منظور تامین منافع فردی یا گروهی در مواجهه با چالش‌های احتمالی یا پیش‌رو است. در این زمینه، معمولاً دولت‌ها و نهادهای حکومتی، عوامل policymaking و موضوع فعالیت گروه‌ها، افراد و بخش‌های مختلف جامعه هستند. به عبارت دیگر، سیاست فعالیتی اجتماعی است که با هدف تضمین نظم در مقابل نبردهای ناشی از تنوع و ناهم‌گرایی آرای و منافع، با تکیه بر قدرت که غالباً بر پایه حقوق استوار است امنیت ملی و انسجام درونی یک واحد سیاسی خاص را تأمین می‌نماید. امروزه، سیاست به عنوان یک حوزه علمی مستقل شناخته می‌شود و یکی از حقایق غیرقابل انکار زندگی بشری محسوب می‌گردد. شخصی که در حوزه سیاست فعالیت می‌کند، سیاست‌مدار یا سیاست‌پیشه نامیده می‌شود. سیاست‌مداران از ارکان اساسی در ساختار مدیریت منابع راهبردی در سطح کلان و جامع هستند.

لغت نامه دهخدا

سیاسی. ( ع اِ ) ج ِ سیساء، جای پیوند مهره های پشت و جای برنشست و از ستور و سر کتف اسب و مهره پشت خر. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || ( ص نسبی ) منسوب بسیاست.

فرهنگ معین

[ ع. ] (ص نسب. ) منسوب به سیاست، مربوط به سیاست، امور سیاسی.

فرهنگ عمید

۱. مربوط به سیاست.
۲. کسی که به کارهای سیاسی بپردازد و سیاست را پیشۀ خود سازد.

فرهنگ فارسی

سیاست، کسی که کاروپیشه اش پرداختن به سیاست است
( صفت ) منسوب به سیاست.
جمع سیسائ جای پیوند مهره های پشت و جای برنشست و از ستور و سر کتف اسب و مهره پشت خر منسوب بسیاست

فرهنگستان زبان و ادب

{political} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] ویژگی آنچه به سیاست مربوط می شود

ویکی واژه

diplomatico
politico
منسوب به سیاست، مربوط به سیاست، امور سیاسی.
وابسته به سیاست

جمله سازی با سیاسی

ز کارهای سیاسی جدا شدم امسال که بود یکسره طنازی و تن‌آسانی
توده ما فاقد حقوق سیاسی است تا نشود جهل ما به علم مبدل
مَلِک دارایِ آن مغزِ سیاسی که می خندد به قانونِ اساسی