این کلمه در زبان فارسی معانی مختلفی دارد که عبارتند از:
خاموش و بیصدا: ساکت به حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا محیطی فاقد صدا است، این واژه به توصیف فضاها یا افرادی به کار میرود که در حالتی آرام و بیصدا قرار دارند. به عنوان مثال، یک اتاق ساکت میتواند به معنای محیطی باشد که در آن هیچ صدایی وجود ندارد و سکوت برقرار است.
فردی که حرف نمیزند: در این کاربرد، ساکت به افرادی اطلاق میشود که در حال حاضر صحبت نمیکنند یا تمایلی به بیان نظرات و احساسات خود ندارند. این افراد ممکن است به دلایل مختلفی مانند خجالت، عدم تمایل به مشارکت در گفتگو، یا حتی به دلیل تفکر و تأمل در موضوعی خاص، سکوت اختیار کرده باشند.
استفاده به عنوان امر به سکوت: در این زمینه، ساکت به عنوان یک عبارت عامیانه و دستوری به کار میرود که به معنای درخواست از شخصی برای خاموش شدن یا عدم انجام کاری پرسروصدا است. این نوع کاربرد در موقعیتهای اجتماعی یا خانوادگی رخ میدهد، جایی که فردی ممکن است به دلیل مزاحمت یا عدم رعایت سکوت، به دیگران یادآوری کند که خاموش باشند.
برای سالها اسماعیل بشیکچی تنها شخص غیر کرد در ترکیه بود که با صدای بلند و بهطور صریح از حقوق کردها دفاع کرد. با نوشتن و صحبت کردن علیرغم تمامی اقداماتی که برای ساکت کردن او صورت پذیرفت، بشیکچی به یکی از قدرتمندترین و مهمترین نمادها برای کردها و جنبش حقوق بشر ترکیه مبدل شد. او به صد سال زندان محکوم شدهبود اما در ۱۹۹۹ از زندان آزاد شد، در ۱۹۸۷ او یکی از نامزدهای جایزه صلح نوبل بود. ۳۲تا از ۳۶ کتابی که او نوشته بود در ترکیه ممنوع شدهاند.
نه موجود دست ازین ره باش ساکت که معدوم است و اندر علم ثابت
خصم تو چون سخن بزبان سنان کند ساکت شود چو تیغ تو بیرون کشد زبان
گفت ساکت شو و هشدار و به تعجیل براند آنچنان کز ره و بیراه نبودم آگاه
خبر فتح و تسخیر بحرین هنگامی به الله وردی خان رسید که او مشغول تسخیر لار بود. پرتغالیها ساکت ننشستند و فیلیپ سوم در نامهٔ خود به شاه عباس گفته بود بهتر است حاکم فارس بحرین را به شاه هرمز که باجگذار پادشاه اسپانیاست پس بدهد و از وی شکایت کرده بود که وی با پیش گرفتن روش غیر دوستانه قلعههای آنها را اشغال کرده است.