رادیوگرافی

لغت نامه دهخدا

رادیوگرافی. [ ی ُ گ ِ ] ( فرانسوی، اِ مرکب ) عمل عکس برداری با اشعه مجهول.

فرهنگ معین

( ~. گِ ) [ فر. ] (اِمر. ) شیوة بررسی بدن با تاباندن پرتوهای ایکس بر آن و تولید تصویرهایی بر روی کلیشه یا پرده های حساس، پرتونگاری (فره ).

فرهنگ عمید

عکس برداری از اعضای بدن به وسیلۀ اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری، پرتونگاری.

فرهنگ فارسی

پرتوگرافی، عکاسی باریون ایکس ازاعضای بدن
( اسم ) پرتو نگاری

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:پرتونگاری

ویکی واژه

شیوة بررسی بدن با تاباندن پرتوهای ایکس بر آن و تولید تصویرهایی بر روی کلیشه یا پرده‌های حساس، پرتونگاری (فره)

جمله سازی با رادیوگرافی

رادیوگرافی سینه و سی‌تی‌اسکن می‌تواند شیوه‌ای در تشخیص آبسه ریوی باشد. آبسه ششی بیشتر یکی از ریه‌ها را درگیر کرده و محدوده عمده درگیری شامل لوب بالایی شش در قسمت پسین(پسترال) و در لوب‌های پایین(سفلی) در قسمت سقف لوب خود را به صورت حفره خالی در عکس رادیوگرافی نشان می‌دهد.
برای کارگرانی که در صنایع آزبست کار می‌کنند باید به‌طور منظم رادیوگرافی سینه انجام شود تا هرگونه سایه غیرطبیعی در ریه‌ها به موقع شناسایی شود.
هوا در بافت‌های زیر جلدی ممکن است با رادیوگرافی قفسه سینه تداخل داشته باشد و به‌طور بالقوه شرایط جدی مانند پنوموتوراکس را پنهان کند. همچنین می‌تواند اثربخشی سونوگرافی قفسه سینه را کاهش دهد.
تشخیص با آزمایش‌های خون جهت شناسایی کم‌خونی و اندازه‌گیری پادتن ها؛ آزمایش ادرار برای شناسایی گلبول‌های قرمز در ادرار؛ نوار قلب؛ رادیوگرافی دست‌ها، مری و قفسه سینه تأیید می‌شود.
رادیوگرافی به صورت لوسنسی در استخوان با اندازه‌های متفاوت گاهی به صورت تک حفره‌ای ولی بیشتر به صورت چند حفره‌ای با نمای"کف صابونی" دیده می‌شود.