دلخوشی

دلخوشی به معنای حالتی از شادی و خوشحالی درونی است که از احساس رضایت و امید ناشی می‌شود. این واژه از ترکیب دو بخش دل و خوشی به وجود آمده و به نوعی نشان‌دهنده‌ی رضایت و خشنودی عمیق درون فرد است. دلخوشی به عنوان یک حس پایدار و عمیق، به فرد آرامش و لذتی روحی می‌بخشد که می‌تواند ناشی از موفقیت‌های شخصی، روابط خوب با دیگران یا حتی لذت‌های ساده‌ی زندگی روزمره باشد. به عبارت دیگر، دلخوشی چیزی فراتر از شادی زودگذر است. این احساس به فرد کمک می‌کند تا از زندگی خود رضایت بیشتری داشته باشد و به او توانایی می‌دهد تا در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات روزمره، به آرامش درونی خود پایبند بماند. دلخوشی می‌تواند از لحظات کوچک و خوشایند زندگی سرچشمه بگیرد و به ما یادآوری کند که در هر شرایطی می‌توانیم با تمرکز بر جنبه‌های مثبت زندگی، خوشحال و راضی باشیم. این حس عمیق و پایدار، کلید دستیابی به زندگی شادتر و معنا دارتر است.

لغت نامه دهخدا

دلخوشی.[ دِ خوَ / خ ُ ] ( حامص مرکب ) سرور. شادمانی. شعف. شادی. مسرت. انبساط. فرح. ( ناظم الاطباء ):
نه ایم آمده ازپی دلخوشی
مگر کزپی رنج وسختی کشی.نظامی.ای بسا خواب کو بود دلگیر
و اصل آن دلخوشیست در تعبیر.نظامی.ز دنیا چه دید او بدان دلکشی
که من نیز بینم همان دلخوشی.نظامی.چون بدین خرمی سخن گفتند
از سر ناز و دلخوشی خفتند.نظامی.زرد چرائی نه جفا می کشی
تنگدلی چیست درین دلخوشی.نظامی.به آن خوشدلی دلخوشی می نمود.نظامی.تو خوشی جوئی در این دار الم
دلخوشی این جهان درد است و غم.عطار. || خشنودی. ( آنندراج ). رضایت. تسلی: این سخن از برای دلخوشی لشکر می گفت، اما او را دل و جگر می سوخت. ( اسکندرنامه نسخه سعید نفیسی ).
نه چندان دلخوشی و مهر دادش
که در صد بیت بتوان کرد یادش.نظامی.بفرمود تا آنچه مأمول اوست مهیا دارند و به دلخوشی برود. ( گلستان سعدی ). سالار دزدان را بر او رحمت آمد جامه باز فرمود دادن و قباپوستینی بر او مزید ودرمی چند تا به دلخوشی برفت. ( گلستان ).
- امثال:
درویشی دلخوشی. ( امثال و حکم دهخدا ).
|| ( اِ مرکب ) مژدگانی. خلعت. تشریف. ( فرهنگ فارسی معین ). آنچه مایه شادمانی دل شود:
بر سپهداریش به ملک و سپاه
خلعت و دلخوشی رسید ز شاه.نظامی.

فرهنگ معین

( ~. خُ ) (حامص. ) ۱ - خوشحالی، شادمانی. ۲ - خشنودی.

فرهنگ عمید

خوشحالی، خشنودی.

فرهنگ فارسی

۱ - خوشحالی شادمانی سرور. ۲ - رضایت. ۳ - ( اسم ) مژدگانی خلعت تشریف.

ویکی واژه

خوشحالی، شادمانی.
خشنودی.

جمله سازی با دلخوشی

زآن مرا چندان نیاید دلخوشی کز سر دردی کسی بی سرکشی
نه‌ایم آمده از پیِ دلخوشی مگو کز پی رنج و سختی کشی
کسانی که عشق آرزو کرده‌اند می دلخوشی در سبو کرده‌اند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال آرزو فال آرزو فال زندگی فال زندگی فال تاروت فال تاروت