درخت آمله، که با نام علمی اِمْبلیکا اُفیشینالیس شناخته میشود، گونهای بومی شبهقارۀ هند است. این درخت از نظر قامت و شکوه، قابل مقایسه با درخت گردو بوده و تاجی گسترده و پرپشت دارد. برگهای آن ریز، متعدد و بهصورت انبوه بر شاخهها روییدهاند که سایهای دلانگیز پدید میآورند. میوۀ این درخت، که بهاندازۀ یک آلوی کوچک است، طعمی ترش و گس دارد و مصارف خوراکی و دارویی گستردهای در طب سنتی به ویژه آیورودا دارد. این میوه معمولاً به دو نوع اصلی تقسیم میشود: نوع سیاه و نوع زرد. هر یک از این انواع، ویژگیهای ظاهری و احتمالاً خواص منحصر بهفرد خود را دارا میباشند. آمله در فرهنگ و طب سنتی هند از جایگاه والایی برخوردار است و بهعنوان یک اکسیر سلامتی شناخته میشود. از چوب، برگ و بهویژه میوۀ این درخت در تهیهای انواع داروها، مواد آرایشیـ بهداشتی و مکملهای غذایی استفاده میشود که نشان از اهمیت چندبُعدی این گیاه ارزشمند دارد.

آمله
لغت نامه دهخدا
پای ز گل برکشی بطاعت به زآنک
روی بشوئی همی به آمله و گل.ناصرخسرو.چون نشوئی دل بدانش همچنانک
موی را شوئی به آب آمله ؟ناصرخسرو.- آمله پرورده؛ آمله مربّابشکر یا عسل.
- شیرآمله؛ عبارت از آمله ٔمالیده منقی از دانه است که چند بار در شیر تر نهند و سپس شسته و خشک کنند تا قوت آن کم و صالح برای استعمال شود.
آمله. [ م ِ ل َ ] ( ع ص ) تأنیث آمِل.
امله. [ اَ ل ِ ] ( اِ ) آمله. ( ناظم الاطباء ). رجوع به آمله شود.
امله. [ اَ ؟ ] ( اِ ) در زبان مردم خوی به معنی منام ( خواب ) است. ( از انساب سمعانی ). و رجوع به املی شود.
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
در زبان مردم خوی بمعنی منام است.
دانشنامه عمومی
این گیاه طبیعتی سرد و خشک دارد. میوهٔ این درخت جزوء اندام دارویی این گیاه است و اسانس، روغن ثابت و ویتامین C جزوء ترکیبات شیمیایی این گیاه می باشد. از این در درمان سوءهاضمه، ضعف و بی قوگی استفاده می کند. این میوه تقویت کنندهٔ قلب و ذهن است.
همچنین این گیاه مقاومت و سیستم ایمنی بدن را در برابر ویروس ها و باکتری ها زیاد می کند، از استفراغ جلوگیری می کند، اشتها را زیاد می کند، ملین است و نیروی جنسی را نیز زیاد می کند. این میوه قطع کنندهٔ انواع خونریزی ها است و در درمان بواسیر نیز بسیار مفید است.
مهمترین اثرات این میوه
• درمان سوءهاضمه
• تقویت کنندهٔ ذهن و قلب
• درمان درد موضعی
• درمان بواسیر
• نیروی جنسی را زیاد می کند
• رفع نسیان
• رفع فراموشی و مالیخولیا
• جلوگیری از انواع خونریزی ها
• تقویت کنندهٔ موی سر
دربارهٔ این گیاه در لغتنامه دهخدا آمده است: آمله یا آملج. نام درختی هندی که ثمرهٔ آن را نیز آمله گویند. طعم آن ترش و عفص و نازک چون آلوگوجه ببزرگی گردکانی و خردتر درخت آن ببالای گردکان. برگ آن ریزه و انبوه از دو سوی شاخ بقدر شبری رسته گاهی بدو شاخه و گاهی بسه شاخه و چوب آن از چنار سختتر بود: و اندر میان رامیان و جالهندر پنج روزه راه است و همهٔ راه درختان هلیله و بلیله و آمله و داروهاست که بهمهٔ جهان ببرند. ( حدودالعالم ).
ویکی واژه




جمله سازی با آمله
تا به مذاق انس و جان بدهد وناورد جهان نکهت گل به گلستان لذت مل بر آمله
دیگر نظریه وجه تسمیه آمل به سبب نام آمله است، چنانکه در تاریخ طبرستان و تاریخ ایران باستان آمدهاست
همچو ما زو رویشان نفج و سیه همچون تذرو چو هلیله زردشان روی و ترش چون آمله