ابوذر غفاری، با نام اصلی جندب بن جناده، از اصحاب برجسته پیامبر اسلام و از نخستین مسلمانان بود. او از قبیله بنیغفار برخاست و پیش از اسلام نیز تمایل به یکتاپرستی داشت. روایتها نشان میدهد که حتی پیش از بعثت، بتپرستی را کنار گذاشته بود و در زمره حنفاء قرار داشت. او به صداقت، سادهزیستی و پارسایی شهرت یافت و پیامبر او را به عنوان شخصی راستگو ستود. همین ویژگیها سبب شد جایگاه ویژهای در میان مسلمانان پیدا کند.
پس از ایمان آوردن، ابوذر در بسیاری از غزوات شرکت کرد و همراهی نزدیکی با پیامبر داشت. او نه تنها در میدانهای جنگ حاضر بود بلکه در مدینه نیز بهعنوان یار و یاور رسول خدا شناخته میشد. در عصر خلفا، بیش از آنکه به سیاست روی آورد، به حقگویی و امر به معروف و نهی از منکر پایبند ماند. او از اسراف، تجملگرایی و سوءاستفاده از بیتالمال بهشدت انتقاد میکرد و همین امر موجب درگیریهای جدی او با عثمان و معاویه شد که سرانجام به تبعیدش در ربذه انجامید.
ابوذر سرانجام در همان تبعیدگاه، در تنهایی و غربت درگذشت؛ روایتی که پیامبر پیشتر آن را پیشبینی کرده بود. شخصیت او در تاریخ اسلام بهعنوان نماد زهد، صداقت و ایستادگی در برابر انحرافات شناخته میشود. وی نه ثروت اندوخت و نه مسئولیت سیاسی پذیرفت، اما صدای اعتراضش علیه بیعدالتی، در حافظه تاریخ ماندگار شد. منابع اسلامی او را الگوی راستگویی و وارستگی معرفی کردهاند و جایگاهش در میان مسلمانان همچنان مورد توجه است.
ابوذر غفاری را که چشم درد همی کرد، گفتند: آیا درمانشان کرده ای؟ گفت: از آن ها به کار دیگر مشغولم. گفتند: از خداوند نخواسته ای که شفایشان دهد؟ گفت: از خداوند بهر چیزی مهم تر، استدعا کرده ام.
ابوذر عنوان کتابیاست به ترجمه و نگارش علی شریعتی، نویسنده معاصر ایرانی دربارهٔ ابوذر غفاری، از نخستین صحابی پیامبر اسلام که به نقل زندگی وی و فداکاریهای وی در جنگهای اسلام میپردازد. عنوان اصلی کتاب، ”ابوذر غفاری، سوسیالیست خداپرست”، نوشته عبدالحمید جودةالسحار نویسنده مصری است که توسط علی شریعتی ترجمه و نگارش یافتهاست. عنوان کنونی کتاب در دو دفتر تنظیم شدهاست که دفتر دوم بعدها به آن افزوده شدهاست.
ابوالحسن فرزند معزالدین محمد غفاری، از ارباب قلم کاشان به شمار میرود. نسب خاندان غفاری به ابوذر غفاری میرسد.
عثمان بن عفان رضی الله عنه همیانی سیم با بنده ای بنزد ابوذر غفاری رضی الله عنه گسیل داشت و به برده گفت، اگر وی این از تو بستاند، آزادی.
احنف از اشخاصی مانند عمر، عثمان، علی، عبدالله بن مسعود، ابوذر غفاری و عباس بن عبدالمطلب حدیث نقل کرده و راویانی مانند حسن بصری، عروة بن زبیر، ابوادریس بصریی و مالک بن دینار به نقل حدیث از احنف پرداختهاند.
ابوذر غفاری یا جندب بن جناده از صحابی محمد است. تاریخ تولد او مشخص نیست اما چون گفته اند که در کهنسالی فوت کرده است می بایست قبل از اسلام عمر زیادی کرده باشد. ابن سعد، ابن هشام و برقی لقب او را بریر ذکر کرده اند. نسب وی تا عدنان مشخص است و او را به قبیله بنی غفار نسبت داده اند. مادرش نیز از همین قبیله بوده است. ابوذر در میان اصحاب محمد به لقمان معروف بود و محمد نصایح و موعظه های زیادی به ابوذر کرده است که در کتابها آمده است.
ابوذر غفاری رحمهم الله می گوید که مرا دوست من رسول (ص) وصیت کرده است که چون طبخی کنی آن بسیار درکن و همسایه را از آن بفرست. و یکی از عبدالله مبارک پرسید که همسایه من از غلام من گله کند. اگر او را بی جهتی بزنم بزهکار شوم، و اگر نزنم همسایه رنجور شود، چه کنم؟ گفت، «بباش تا غلام بیخردی بکند که مستوجب ادب باشد، آن ادب را تاخیر کن تا همسایه گله کند. آنگاه وی را ادب کن تا حوق هردو نگاه داشته باشی».