ارسی به عنوان یک واژه با معانی مختلف به کار میرود. در یک معنا، به افرادی اطلاق میشود که به روسیه یا فرهنگ روسی تعلق دارند. به عنوان مثال، قند ارسی اشاره به نوع خاصی از قند دارد که در این منطقه تولید میشود. در معنای دیگر، این واژه به نوعی کفش اشاره دارد که به آن چموش نیز گفته میشود. این کفش معمولاً از چرم تهیه شده و دارای پاشنه است. علاوه بر این، به نوع خاصی از در نیز اشاره میکند که به صورت عمودی باز و بسته میشود. این در برخلاف درهای معمولی که به دو طرف باز میشوند، به سمت بالا کشیده میشود و برای بستن نیز به پایین فرو میآید. این نوع در معمولاً در ورودی اتاقها نصب میشود و چارچوبی دارد که در درون آن حرکت میکند. به همین دلیل، این در بهراحتی میتواند فضای داخلی را با استفاده از حرکت عمودی خود مدیریت کند. در مجموع، واژه ارسی با معانی متنوع خود، از فرهنگ و هنر تا معماری و صنعت کفش، جایگاه خاصی در زبان و فرهنگ فارسی دارد.
ارسی
لغت نامه دهخدا
ارسی. [ اَ سا] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از رَسو. استوارتر. ثابت تر.
- امثال:
ارسی من رصاصة؛ الرسو الثبوت یریدون به الثقل. ( مجمعالأمثال ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. تهیه شده در روسیه، روسی.
۳. (اسم ) نوعی کفش پاشنه دار مردانه یا زنانه.
۴. (اسم ) نوعی در یا پنجره با شیشه های مشبک رنگی که رو به حیاط باز می شد.
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) ۱ - روسی اهل روسیه از مردم روسیه. ۲ - کفش پاپوش قسمی کفش پاشنه دار نوعی کفش که از چرم دوزند. ۳ - نوعی در قدیمی که دارای چهار چوب مخصوص بوده و آن در داخل چهار چوب حرکت میکرد و با پایین و با رفتن باز و بسته میشد قسمی در برای اطاق که عمودی باز و بسته میشود. ۴ - گاه از باب تسمی. کل باسم جزئ اطاقی را که دارای چنین درهایی است ( ارسی ) نامند. یا قند ارسی. قند روسی نوعی قند که از روسیه میاورند.
استوارتر
دانشنامه آزاد فارسی
پنجره یا درپنجره ای که روی لولا نمی چرخد، بلکه به صورت عمودی و کشویی باز و بسته می شود. برای بازکردن این نوع پنجره، آن را درون قاب خود، به وسیلۀ دستگیره هایی بالا می برند، و با دو نگه دارندۀ فلزی کوچکِ متصل به چارچوب، نگه می دارند. اُرُسی غالباً گره چینی چوبی با شیشه های رنگی دارد. امروزه ساخت و کاربرد اُرُسی منسوخ شده، اما نمونه های شاخصی از آن در خانه های صفوی و قاجاری، ازجمله در یزد، کاشان، و اصفهان، برجا مانده است.
ویکی واژه
نوعی در یا پنجرة مشبک که رو به حیاط باز میشود.
جمله سازی با ارسی
هندیم از پارسی بیگانه ام ماه نو باشم تهی پیمانه ام
چو بشنید بهرام و اندیشه کرد ز دانش غم نارسیده نخورد