آونگ

آونگ

آونگ به معنای یک جسم یا وزنه است که به وسیله یک رشته یا میله به نقطه‌ای آویزان شده و می‌تواند به جلو و عقب نوسان کند. آونگ‌ها معمولاً در ساعت‌ها (به عنوان مثال، ساعت‌های آونگی) و ابزارهای علمی برای نشان دادن حرکت نوسانی استفاده می‌شوند.

در فیزیک، آونگ به عنوان یک سیستم نوسانی شناخته می‌شود که تحت تأثیر نیروی جاذبه زمین قرار دارد و می‌تواند برای مطالعه حرکات نوسانی و قوانین فیزیکی مورد استفاده قرار گیرد.

لغت نامه دهخدا

( آونگ ) آونگ. [ وَ ] ( اِ ) رشته ای که انگور و دیگر میوه بندند و آویزند ( فرهنگ اسدی، خطی )، و این کار برای تازه ماندن و گنده نشدن میوه است به زمستان. معلاق. آوند. بند: 
چون برگ لاله بودم [ من ] واکنون 
چون سیب پژمریده بر آونگم.رودکی.

فرهنگ معین

( آونگ ) (وَ ) ( اِ. ) ۱ - ریسمانی که خوشه های انگور و دیگر میوه ها را به آن می بندند و از سقف می آویزند تا فاسد نشود. ۲ - هر چیز آویخته، معلق. ۳ - جسم سنگینی که گرد محور ثابتی حرکت کند، مانند پاندول ساعت.

فرهنگ عمید

( آونگ ) ۱. ریسمانی که خوشه های انگور یا میوۀ دیگر را به آن ببندند و از سقف خانه یا دکان یا جای دیگر آویزان کنند که تا زمستان بماند: چون برگ لاله بوده ام و اکنون / چون سیب پژمریده بر آونگم (رودکی: ۵۲۶ ).
۲. (صفت ) هر چیز آویخته، آویزان.
۳. (فیزیک ) جسم سنگینی که به ریسمان آویزان کنند و حرکتی متناوب به طرفین دارد، پاندول: آونگ ساعت.

فرهنگ فارسی

( آونگ ) ( اسم ) ۱ - رشتهای که خوشه های انگور و دیگر میوه ها را بدان بندند و از سقف آویزند تا فاسد نشود. ۲ - هر چیز آویخته معلق. ۳ - جسم وزینی که حول محوری ثابت حرکت کند مانند پاندول ساعت. یا آونگ الکتریکی ( برقی ) آلتی است مشکل از گلولهای سبک وزن ( مغزنی آقطی ) که بنخی ابریشمین آویخته است پاندول الکتریک

فرهنگ اسم ها

اسم: آونگ (دختر) (فارسی) (تلفظ: avang) (فارسی: آونگ) (انگلیسی: avang)
معنی: نام رشته ای که خوشه انگور و بعضی میوه ها را به آن می بندند، آویزان، آویخته

فرهنگستان زبان و ادب

آونگ
{pendulum} [فیزیک] جسمی که از نقطۀ ثابتی آویخته شده باشد و بتواند براثر گرانی، آزادانه به جلو و عقب نوسان کند

دانشنامه عمومی

آونگ. آوَنگ ( به فرانسوی: Pendule ) یا پاندول یک شیء آویزان ( معلق ) از یک تکیه گاه ثابت است که در نتیجه، تحت تاثیر گرانش، به صورت آزاد به عقب و جلو نوسان می کند. آونگ یک گلولهٔ کوچک به جرم m است که به انتهای نخی به جِرم ناچیز آویزان است، و سر دیگر نخ به یک تکیه گاه متصل است؛ به طوری که گلوله می تواند به راحتی به اطراف تاب بخورد. اگر گلوله را اندکی از حالت قائم ( ساکن ) منحرف کنیم به طوری که دامنهٔ نوسان آونگ کوچک باشد، گلوله بر روی قوسی از یک دایره، به راست و چپ حرکت می کند. حرکت آونگ با یک حرکت دایره ای در یک صفحه قائم حول محوری که از نقطه آویز ( اتکا ) آونگ گذشته و بر صفحه مزبور عمود است، هم ارز است.
مقدار انحراف ماکسیمم از موضع تعادل آونگ، دامنه نوسان نامیده می شود، و ارتباط مستقیمی با زاویه انحراف اولیه آونگ ( ) دارد. [ نیازمند منبع]
مدت زمان یک حرکت رفت و برگشت کامل آونگ را دورهٔ تناوب آونگ گویند. اگر آونگ تحت زاویه بسیار کوچکی شروع به تاب خوردن کند به طوری که بتوان sin ⁡ ( θ ) ≈ θ در نظر گرفت، می توان گفت که نوسان آونگ، نوسان ساده هماهنگ، و دوره تناوب T آن به صورت زیر است:
T ≈ 2 π l / g
که l طول نخ و g شتاب جاذبهٔ زمین است.
اگر θ کوچک نباشد، رابطه دوره تناوب، یک سری توانی برحسب توان های l / g خواهد بود.
دورهٔ تناوب آونگ به جرمش بستگی دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

آوَنگ (pendulum)
وزنه ای با نام «گلوله»، متصل به انتهای میله یا نخی در حال نوسان. در قرن ۱۷، براساس نظم نوسان آونگ، نخستین ساعت های دقیق را ساختند. آونگ را برای اندازه گیری شتاب گرانینیز به کار می برند که یکی از ثابت های مهم فیزیک است. برای اندازه گیری سرعت از آونگ بالیستیک، و برای نشان دادن حرکت وضعی یا چرخش زمیناز آونگ فوکواستفاده می کنند که آونگ هایی خاص اند.

ویکی واژه

(فیزیک): جسم سنگینی که به طنابی آویزان است و می‌تواند در طرفین نقطه آویز نوسان کند؛ پاندول. آونگ ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش یا کلمه آو - اَنگ قابل تجزیه باشد؛ که مفهوم کلی از آن عادت داشتن به صفتی مانند چانه‌لقی بوده است.
ریسمانی که خوشه‌های انگور و دیگر میوه‌ها را به آن می‌بندند و از سقف می‌آویزند تا فاسد نشود. هر چیز آویخته، معلق.
آونگ

جملاتی از کلمه آونگ

زنهار در دار فنا، انگور خود ضایع مکن گر باده نتوانی شدن، منصور وار آونگ شو
وزارت معارف و اوقاف به مدت دوماه و در ماه‌های تیر و مرداد ۱۳۱۳ نسبت به نصب آونگ یاد شده در مقصوره مدرسه عالی سپهسالار اقدام نموده بود و طی یک آگهی که در مجله ایران باستان در تاریخ دوم تیرماه ۱۳۱۳ چاپ شده بود از محصلین و علاقه مندان دعوت کرده بود که برای تماشا و یادگیری آن به این مدرسه مراجعه کنند.
شمس تبریز چو در باغ صفا رو بنمود زود در گردن عشقش همه آونگ شویم
به‌عنوان آونگ ریاضی، و کمینهٔ دیگر در موقعیت عمودی بالایی قرار دارد
در طول خورشیدگرفتگی ۲۶ ژانویه ۲۰۰۹، ارتباطی بین رفتار غیرعادی یک آونگ و توازن پیچش در دو نقطه مختلف واقع در خارج از منطقه سایه پیدا شد.
بجای نار دل بیدلان طپیده بخون بجای تاک سر خستگان ز دار آونگ
دستش را انگار که آونگ ساعتی باشد بر فرازِ دکمه نگه داشت و گفت: «دوزخ».
علاوه بر استفاده‌های اولیه برای اندازه‌گیری سرعت پرتابه یا لگد یک اسلحه، را می‌توان برای اندازه‌گیری هرگونه انتقال تکانه استفاده کرد. برای مثال این آونگ توسط فیزیکدان سی وی بویز استفاده شد تا کشسانی توپ‌های گلف را اندازه بگیرد. فیزیکدان پیتر تیت از این آونگ برای اندازه‌گیری اثر چرخش بر روی مسافتی که یک توپ گلف حرکت می‌کند استفاده کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم