واژهای با ریشه ترکی-مغولی است که در علوم اجتماعی و مردمشناسی برای اطلاق به واحدهای اجتماعی-سیاسی به کار میرود. این واژه به طور کلی به معنای قوم، قبیله یا اتحادیهای از چندین قبیله است و بر پیوندهای خویشاوندی، سیاسی و اقتصادی مشترک میان اعضای خود تأکید دارد. کاربرد این اصطلاح عمدتاً در مطالعات مربوط به ساختارهای اجتماعی اقوام کوچرو و نیمهکوچرو در آسیای مرکزی و مناطق اطراف آن رایج است.
تاریخچه استفاده از واژه اویماق به دوران امپراتوریهای مغول بازمیگردد، جایی که برای سازماندهی و طبقهبندی گروههای مختلف تحت حاکمیت مغولان به کار گرفته میشد. این ساختار قبیلهای، که بر پایه سلسله مراتب و وفاداری به رهبران قبیلهای شکل میگرفت، نقش مهمی در اتحاد و انسجام سیاسی و نظامی این گروهها ایفا میکرد. با گذشت زمان، این اصطلاح در فرهنگها و زبانهای مختلف منطقه جذب شد و همچنان برای توصیف واحدهای اجتماعی مشابه به کار میرود.
در دنیای معاصر، مفهوم اویماق همچنان در برخی مناطق برای اشاره به گروههای قومی یا ساختارهای اجتماعی سنتی که ریشههای تاریخی در سیستمهای قبیلهای دارند، کاربرد دارد. این گروهها ممکن است از نظر فرهنگی، زبانی و حتی جغرافیایی با یکدیگر پیوند داشته باشند و اویماق به عنوان نمادی از هویت جمعی و استمرار سنتهای اجتماعی آنها عمل کند. درک این مفهوم برای تحلیل پویاییهای اجتماعی و سیاسی در جوامع مبتنی بر ساختارهای قبیلهای اهمیت فراوانی دارد.