اجنبی

کلمه اجنبی به معنای فردی است که از کشوری غیر از کشور محل سکونت فرد می‌آید یا به فرهنگی و نژادی دیگر تعلق دارد. این واژه به طور صحیح با حروف فارسی نوشته می‌شود و نیازی به درج اعراب ندارد، مگر در موارد خاص که نیاز به توضیح معانی مختلف باشد. این واژه به طور کلی به افرادی که در یک کشور مقیم نیستند اشاره دارد و می‌تواند هم به مردان و هم به زنان اطلاق شود. در متون رسمی، بهتر است از به‌کارگیری واژه‌های بی‌احترامی یا تحقیرآمیز پرهیز شود؛ بنابراین، از این کلمه در زمینه‌های مثبت و بی‌طرفانه بهره ببرید. این واژه ممکن است در برخی زمینه‌ها بار معنایی منفی داشته باشد، لذا در موقعیت‌های حساس باید با احتیاط بیشتری از آن استفاده کرد. اگر به دنبال تنوع بیشتری در متن خود هستید، می‌توانید از معادل‌هایی مانند غیرمقیم، خارجی یا بیگانه استفاده کنید، اما توجه داشته باشید که هر یک از این واژه‌ها ممکن است معانی خاص خود را داشته باشند.

لغت نامه دهخدا

اجنبی. [ اَ ن َ بی ی ] ( ع ص نسبی ) بیگانه. ( دستور ). غریب:
چون ز من مهتر آمد اجنبئی
خیره اکنون زنخ چه جنبانم.مسعودسعد.اشتر میان ما اجنبی است. ( کلیله و دمنه ). در این مقام این شتر اجنبی است. ( کلیله و دمنه ).
|| نافرمان. || ( اصطلاح فقه ) شخصی غیر متعاهدین. ج، اجانب.

فرهنگ معین

( اَ نَ ) (ص. ) ۱ - بیگانه، غریب. ۲ - نا - فرمان.

فرهنگ عمید

۱. بیگانه، غریب.
۲. اهل یک کشور دیگر.
۳. کشور بیگانه.
۴. نامحرم.
۵. [قدیمی] نامربوط، بی ارتباط.

فرهنگ فارسی

بیگانه، غریب
( صفت ) ۱ - بیگانه غریب خارجی. ۲ - نافرمان. ۳ - اجنبی کلمه ایست در جمل مرکبه که ظاهرا رابط. دستوری با فاعل ندارد. ۴ - شخصی غیر از دو طرف متعاهد. ۵ - آنکه پیرو دین نباشد اجنبی است چه کافر حربی و چه غیر حربی و چه مشرک. ۶ - آنکه تابعیت کشوری را ندارد نسبت بان کشور اجنبی است.

دانشنامه عمومی

اجنبی (فیلم ۲۰۰۱). اجنبی ( به هندی: Ajnabee ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۰ و به کارگردانی عباس - مستعان است. در این فیلم بازیگرانی همچون بابی دئول، آکشی کومار، کارینا کاپور، بیپاشا باسو، جانی لور، دالیپ تاهیل و شارات ساکسنا ایفای نقش کرده اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اجنبی به نامحرم و بیگانه گفته می شود.
اجنبی به معنای دوم مفهومی نسبی، و نسبت به موضوعات مختلف، متفاوت است. غیر خویشاوندان نسبی (ارحام) نسبت به انسان، غیر ولیّ اصلی (پدر و جدّ پدری) نسبت به مولّی علیه (کودک و دیوانه)، کافر نسبت به مسلمان، غیر شوهر نسبت به زوجه، غیر دو طرف عقد نسبت به عقد، غیر مالک یا کسی همچون ولیّ و وکیل- که به منزله مالک است- نسبت به مال، غیر شریک نسبت به مال مشترک و سرانجام، غیر مدیون نسبت به دین، اجنبی و بیگانه اند.اجنبی با توجّه به نسبیّت مفهوم آن، احکام گوناگونی دارد که در باب های مختلف مانند زکات، تجارت، دین، ضمان، مضاربه، هبه، نکاح، شفعه و قصاص آمده است و در این جا به نمونه هایی از آن ها اشاره می شود.
احکام اجنبی از انسان(غیر محارم)
چنانچه شخصی که به او هبه شده، اجنبی باشد، هبه کننده تا زمانی که عین مال هبه شده باقی است، می تواند به مال خود رجوع کند و از هبه آن منصرف شود. در صورت عدم حضور محارم میت زن، ارحام وی برای دفن او بر اجنبی مقدّمند. اگر در میان ارحام شخص، کسی مستحق زکات باشد، وی برای دریافت زکات بر اجنبی مقدّم است.
احکام اجنبی از عقد(غیر دو طرف عقد)
قرار دادن حق خیار در عقد معاملات برای اجنبی صحیح است. بنا بر قول مشهور، شرط کردن سهمی از سود برای اجنبی (غیر مالک و عامل) در عقد مضاربه باطل است.
احکام اجنبی از مولّی علیه (غیر پدر و جدّ پدری)
...

ویکی واژه

بیگانه، غریب.
نا - فرمان.

جملاتی از کلمه اجنبی

میراث ما از آنِ غریبان و خانه‌های ما سهم اجنبیان گردیده است.
من تکیه‌گاه پنهان از اجنبی ندارم تو تکیه‌گاه پنهان جز اجنبی نداری
چون ز مهتر آمد اجنبیی خیره اکنون زنخ چه جنبانم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم