برنگاشت
ویکی واژه
جمله سازی با برنگاشت
چو درکربلا شاه خرگه فراشت سپهدار حر – نامه ای برنگاشت
یکی به برگ سمن بر نگاشته نرگس یکی به لاله همیبرنگاشته عناب
ای پایه شرف ز فلک بر گذاشته مدح تو را زمانه بدل برنگاشته
یکی پشت بر دیگری برنگاشت نه بگذاشت آن جایگه را که داشت
نوروز برنگاشت به صحرا به مشک و می تمثالهای عزه و تصویرهای می
مانند او چو نیست کس اندر جهان بجود دل نقش وعده هاش بجان برنگاشتست