برعکس در زبان فارسی به معنای معکوس، مخالف یا در جهت مقابل است. زمانی که میگوییم چیزی برعکس چیزی دیگر است، به این معناست که آن دو در جهتی متفاوت قرار دارند یا با یکدیگر تضاد دارند. به عبارت دیگر، اگر یک شیء یا مفهوم را در نظر بگیریم، برعکس آن به معنای وجود یک حالت یا ویژگی مخالف است. این مفهوم در زندگی روزمره نیز کاربرد دارد، جایی که ما با دیدگاهها و رفتارهای مختلف مواجه میشویم که میتوانند به طور کامل با یکدیگر در تضاد باشند. این تفاوتها میتوانند در تصمیمگیریها، انتخابها و حتی در روابط انسانی نیز به وضوح دیده شوند. در واقع، درک مفهوم برعکس به ما کمک میکند تا تنوع دیدگاهها و تجربیات را بهتر بشناسیم و از آنها بهرهمند شویم.
برعکس
لغت نامه دهخدا
برعکس. [ ب َ ع َ ] ( ق مرکب ) بعکس. بالعکس. برخلاف. ( آنندراج ). و رجوع به عکس شود.
- برعکس کردن؛ برخلاف آن کردن.
- || واژگون کردن. وارونه کردن. معکوس کردن.
فرهنگ معین
(بَ عَ ) [ فا - ع. ] (ق مر. ) برخلاف، به عکس آن چه گفته شد.
فرهنگ عمید
به عکس، برخلاف: فکر نکن آدم خوبی است، برعکس خیلی هم شیاد است.
فرهنگ فارسی
برخلاف ( موضوع مذکور ) بعکس آنچه که گفته شد. توضیح گاه مضاف بمابعد گردد و خلاف و ضد را رساند: ( قومی برعکس این باشند. ) ( کشف الاسرار ).
دانشنامه عمومی
برعکس (فیلم ۱۹۸۸). برعکس ( به انگلیسی: Vice Versa ) یا بالعکس فیلمی محصول سال ۱۹۸۸ و به کارگردانی برایان گیلبرت است. در این فیلم بازیگرانی همچون جاج رینهولد، فرد سویج، سوزی کرتز، کرین برر، دیوید پرووال، جین کاچمارک، ویلیام پرینس، بورلی آرچر، ریچارد کیند، الیا باسکین، جیمز هنگ و جین لینچ ایفای نقش کرده اند.
ویکی واژه
برخلاف، به عکس آن چه گفته شد.
جمله سازی با برعکس
💡 مؤمنی گفت از چه عید امسال شده برعکس، ماه رنج و ملال
💡 ما را ز ماهی قلم و بحر دست او برعکس این مشاهده افتد زهی عجاب
💡 هوای کیمیایش بر گزاف است مرادش جمله برعکس و خلافست