انذار

انذار به معنای آگاه ساختن و هشدار دادن به افراد درباره عواقب یا پیامدهای یک عمل یا وضعیت خاص است. این واژه به مفهوم ترساندن یا هشدار دادن به افراد از خطرات و مشکلاتی است که ممکن است در آینده پیش بیاید.

معنی لغوی: 

انذار از ریشه «نذیر» به معنای هشدار دهنده است و در زبان عربی به معنای اعلام خطر و آگاه‌سازی از عواقب ناگوار به کار می‌رود.

کاربرد در متون دینی: 

در قرآن و متون دینی، انذار به عنوان یک عمل مهم مطرح شده است. انبیاء و پیامبران به عنوان نذیران، مردم را از عواقب نافرمانی و گناه آگاه می‌کردند و به آن‌ها هشدار می‌دادند تا از عذاب الهی بپرهیزند.

در زندگی روزمره: 

در زندگی روزمره نیز می‌توان انذار را در زمینه‌های مختلفی مشاهده کرد. به عنوان مثال، والدین ممکن است به فرزندان خود درباره خطرات ناشی از رفتارهای خاص هشدار دهند، یا مشاوران و متخصصان ممکن است افراد را از پیامدهای تصمیمات نادرست آگاه کنند.

لغت نامه دهخدا

انذار. [ اِ ] ( ع مص ) آگاه ساختن و ترسانیدن. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). نَذر. نُذر. نُذُر. نذیر. ( منتهی الارب ). آگاه ساختن و ترسانیدن از عواقب امری پیش از فرارسیدن آن. ( از اقرب الموارد ). بیم کردن. ( ترجمان القرآن جرجانی ). ترسانیدن و پند دادن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). بیم دادن. ( یادداشت مؤلف ). || بیم کردن در ابلاغ. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). ترسانیدن در ابلاغ. ( از اقرب الموارد ). ابلاغ. ( تاج المصادر بیهقی نسخه کتابخانه لغت نامه ورق 132 الف ).
- ایام الانذار ( در اصطلاح طب قدیم )؛ بعضی روزها بود که خبر دهد که بحران خواهد بود. ( ذخیره خوارزمشاهی ). و رجوع به قانون ابوعلی سیناکتاب چهارم ص 58 س 14 و تقدمة در همین لغت نامه شود.
|| ( اِمص ) آگاهی. پند. نصیحت. تنبه. ( از ناظم الاطباء ). تهدید. ( یادداشت مؤلف ): بسیار تنبیه و انذار و موعظات نمود و وی را گسیل کرد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 597 ). و از حضرت پادشاه وعد و وعید و استمالت و انذار می فرمودند. ( جهانگشای جوینی ).
لیک تلخ آمد ترا گفتار من
خواب می گیرد ترا زانذار من.مولوی ( مثنوی ).در نبی انذار اهل غفلت است
کانهمه انفاقهاشان حسرت است.مولوی ( مثنوی ).

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع. ] (مص م. ) ۱ - ترسانیدن، بیم دادن. ۲ - آگاه کردن.

فرهنگ عمید

۱. ترسانیدن، بیم دادن.
۲. آگاه کردن.

فرهنگ فارسی

ترسانیدن، بیم دادن، آگاه کردن
۱ - ( مصدر ) ترسانیدن بیم دادن. ۲ - آگاه کردن آگاهانیدن. ۳ - پند دادن

جملاتی از کلمه انذار

محمد حسین هیکل در کتاب حیاة محمد خود ماجرای آیه انذار را به صورت کامل آورده است و در انتهای مطلب نقل می‌کند که پیامبر اسلام رو به مهمانان کرد و گفت: «کدام یک از شما در این امر از من حمایت می‌کند که برادر و ولی و جانشین من در بین شما باشد؟» پس جمعیت از او روی برگرداندند. اما علی برخاست و گفت: «ای رسول خدا من یاور تو هستم، من با کسی که با تو بجنگد در جنگ هستم.» پس بنی هاشم خندیدند و برخی از آنان قهقهه زدند و با تمسخر مجلس را ترک کردند.
در بخش دیگر، بعد از اشاره به این که هدایت بندگان بر خداست، همگان را از دوزخ انذار می‌کند. و آخرین بخش اوصاف کسانی است که در این آتش می‌سوزند و گروهی را که از آن نجات می‌یابند.
محمد بن یعقوب بشوی و محمد ابن جریر طبری بر این باورند که بعضی از آیات قرآن، آیهٔ انذار نامیده شده‌اند؛ از جمله: آیه‌های ۱ و ۲ سوره مدّثر، آیه ۱۲۲ سوره توبه و آیهٔ ۷ سوره شوری. اما مشهورترین آن‌ها آیه ۲۱۴ سورهٔ شعراء است که فرمان خداوند به پیامبر اسلام را برای انذار خویشاوندانش در آغاز دعوت عَلنی، در سال چهَارم بعثت بیان می‌کند.
قرآن از مخالفان محمد نقل می‌کند که از او می‌خواهند اعتبار نبوی خود را با موفقیتهای معجزه آسا نشان دهد، مانند همراهی با فرشته[یاد ۱۹] در پاسخ، به محمد دستور داده شده‌است که از هرگونه تظاهر به «در اختیار داشتن گنجینه‌های خدا»، «علم غیب» یا فرشته بودن خودداری کند[یاد ۲۰] و صرفاً به عنوان یک «انذارکننده» توصیف شده‌است.[یاد ۲۱]
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم