اندوختن مال به معنای جمعآوری و ذخیرهسازی منابع مالی برای استفاده در آینده است. این عمل میتواند شامل پسانداز، سرمایهگذاری و خرید داراییهای ارزشمند باشد و به فرد کمک میکند تا در مواقع ضروری مانند بحرانهای مالی یا نیازهای ناگهانی، از منابع خود استفاده کند. همچنین، این عمل میتواند به تحقق اهداف بلندمدت مانند خرید خانه، تحصیل یا تأمین آینده مالی خانواده کمک کند. در نهایت، اندوختن مال به عنوان یک استراتژی مالی هوشمند، به فرد احساس امنیت و آرامش میبخشد.
اما اگر مال اندوزی به امری افراطی تبدیل شود می تواند اثرات منفی برای شخص و اطرافیان او داشته باشد که شامل موارد زیر می شود:
استرس مالی: تمرکز بیش از حد بر جمعآوری ثروت میتواند منجر به اضطراب و استرس شود، به ویژه در مواقعی که فرد نتواند به اهداف مالی خود برسد.
فرصتهای از دست رفته: اندوختن بیش از حد میتواند فرد را از سرمایهگذاری در فرصتهای جدید و تجربههای زندگی بازدارد، مانند سفر، تحصیل یا تفریح.
عدم رضایت: تمرکز بر جمعآوری مال ممکن است باعث شود فرد از لذتهای کوچک زندگی غافل شود و احساس رضایت نکند.
تأثیر بر روابط: نگرانی درباره پول و ثروت میتواند روابط خانوادگی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد و باعث ایجاد تنش شود.
رتبه ریزش بود بالاتر از اندوختن از بهاران جلوه خوشتر می کند فصل خزان
ز اندوختن دانه دل سیر نگردد در حرص کمی خال تو از مور ندارد
پدر وی رجب آخوند یکی از بزرگان و علمای فاضل ترکمن صحرا بودند و بخاطر علاقه شدید وی به تحصیل علم و خواندن کتاب فرزندان خویش را نیز به این کار تشویق مینمود. احمد آخوندوف پس از اتمام تحصیلات اولیه نزد پدرش در سال ۱۹۲۸ بدلیل نبود دانشگاه در ایران و علاقه زیاد برای اندوختن علوم مدرن و جدید به شوروی مهاجرت مینماید.
هردوت مورخ یونانی مینویسد: کوروش فرمان داد تا سپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نکشند، و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند او را نکشند، و لشکر کوروش فرمان او را اطاعت کردند بهطوریکه توده ملت، مصائب جنگ را احساس نکردند. هرودت در ادامه مینویسند: کورش پادشاهی کریم و سخی و بسیار ملایم و مهربان بود، و مانند دیگر پادشاهان به اندوختن مال حرص نداشت بلکه نسبت به کرم و عطا حریص بود، ستمدیدگان را از عدل و داد برخوردار میساخت و هر چه را متضمن خیر بیشتر بود دوست میداشت.
در اقتصادهایی با ارز ناپایدار، تمهیداتی نظیر تهاتر کالا یا سایر ارزهای جایگزین مانند دلاریزه کردن کاریست متداول و در نتیجه زمانی که پول رسمی کمبود پیدا میکند (یا بهطور غیرمعمول قابل اعتماد نیست)، تجارت ادامه مییابد(زیمبابوه جدیدترین نمونه آن است). از آنجایی که در اینگونه اقتصادها دولت مرکزی حتی اگر تمایل داشته باشد، معمولاً توانایی کنترل اقتصاد داخلی را ندارد، افراد اجباری برای اندوختن پول رسمی مگر برای پرداخت برای کالاهای وارداتی، ندارند.