الباس

واژهٔ الباس مصدری عربی و به معنای فروپوشانیدن یا پوشانیدن است. این تعریف در منابع معتبر لغت عربی، از جمله منتهی الارب و تاج‌المصادر بیهقی ثبت شده و بر عمل پوشاندن یا مستور کردن چیزی دلالت دارد. این مصدر از ریشهٔ ثلاثی مجرد «ل‑ب‑س» گرفته شده که دلالت بر پوشش و نهفتن دارد. واژگان مشتق‌شده از این ریشه در زبان عربی، همچون الِباس به‌معنای پوشاک، همگی در حوزه‌های معنایی مرتبط با پوشش و استتار قرار می‌گیرند. بنابراین، الباس به‌عنوان یک مصدر، مفهوم کلی عمل پوشاندن را بیان می‌کند. در متون ادبی و فرهنگی، این واژه و مشتقات آن اغلب برای اشاره به پوشش ظاهری، استعاره‌های مربوط به حجاب، یا حتی پوشش معنوی به‌کار رفته‌اند. شناخت دقیق این قبیل واژگان و ریشه‌های آن‌ها، در فهم متون کهن و انجام پژوهش‌های زبان‌شناسی تاریخی و ادبیات ضروری به‌شمار می‌آید.

لغت نامه دهخدا

الباس. [ اِ ] ( ع مص ) فروپوشانیدن. ( منتهی الارب ). پوشانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ).

فرهنگ فارسی

فرو پوشانیدن. پوشانیدن.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
بئس (۷۳ بار)

ویکی واژه

مترادف دست گذاشتن روی چیزی یا نشان کردن در زبان فارسی، هنگامی صرف می‌شود که بخواهند آن شئ یا جنس مرغوب را از دست ندهند. اَلباس اگر به صورت اِلباس تعبیر گردد به معنی ایل جواهر نشان است که ملکه‌های روم و یونان باستان مزیین بودند بنابر این آنها توسط رجال صاحب قدرت نشان می‌شدند.

جمله سازی با الباس

الباس ۲۱٫۸۴ کیلومترمربع مساحت و ۵۱۱ نفر جمعیت دارد و ۱۰۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
زیر و بالا نبود مجلس الباس مرا کفش و دستار ندانند کدامست اینجا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ابوطاهر گناوه ای
ابوطاهر گناوه ای
خنیاگر
خنیاگر
لحظه
لحظه
دیکته
دیکته