کلمه افشردن به معنای فشردن یا فشار دادن است و به عمل فشردن چیزی به گونهای که شکل آن تغییر کند یا مواد موجود در آن به هم فشرده شوند، اشاره دارد.
افشردن همچنین به معنای عصاره گرفتن نیز به کار میرود. در این زمینه، افشردن به عمل استخراج مایعات از میوهها یا مواد دیگر دلالت دارد، بهطوری که با فشار دادن آنها، آب یا عصاره آنها جدا میشود.
حیات شاعر اندر مردن اوست بقای خوشه در افشردن اوست
جرات افشای راز عشق بیدل سهل نیست تا چکد یک اشک مژگانها به خون افشردنست
شد ز افشردن سر پنجه ی جود تو کبود چون کف نیل ز سر تا به قدم ابر مطیر
هَشّ: آنچه جرم او سست و ریزنده باشد و به اندک افشردن ریزه شود. مثل: صبر خوب و غاریقون.
چه توان کرد به هر بیجگریها بیدل ناگزیریم ز دندان به جگر افشردن