اصطلاحی

لغت نامه دهخدا

اصطلاحی. [ اِ طِ ] ( ص نسبی ) آنچه متعلق به اصطلاح باشد. منسوب به اصطلاح. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). واصطلاحی هر چیزی را که وابسته به اصطلاح باشد گویند،چنانکه گویند: هذا منقول اصطلاحی، و سنة اصطلاحیة، و شهر اصطلاحی و امثال آن. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به اصطلاح هر چیز که وابسته به اصطلاح باشد.

جمله سازی با اصطلاحی

تعریف اصطلاحی: آینده نگری یعنی گسترش افق دید خود و دیدن پشت پرده مسائل و هم چنین زمانی که شخص در آن است یعنی در زمان حال، آینده را دیدن که نتیجه آن، چاره اندیشی برای رخدادهای احتمالی است.
آهگائو (به ژاپنی: アヘ顔) اصطلاحی در پورنوگرافی ژاپنی برای بیان اغراق‌آمیز صورت شخصیت‌ها (معمولاً زنان) در حین رابطه جنسی، معمولاً با چشم‌های چرخان یا ضربدری، زبان بیرون زده و صورت کمی قرمز شده، برای نشان دادن لذت یا خلسه است. این سبک اغلب در مانگاهای وابسته به شهوت‌نگاره مانگا، انیمه (هنتای) و بازی ویدئویی (اروگه) استفاده می‌شود.
ایالت‌های شمالی (یا اتحادیه) اصطلاحی است که در جریان جنگ داخلی آمریکا به ایالاتی گفته می‌شد که تحت رهبری آبراهام لینکلن از حزب جمهوری‌خواه؛ علیه ایالات جنوبی یا ایالات مؤتلفه آمریکا به رهبری جفرسن دیویس می‌جنگیدند.
اقلیت-اکثریت یا منطقه اقلیت-اکثریت اصطلاحی است که برای اشاره به زیربخشی استفاده می‌شود که در آن یک یا چند اقلیت نژادی، قومی و یا مذهبی (نسبت به جمعیت کل کشور) اکثریت جمعیت محلی را تشکیل می‌دهند.
شبه‌جزیره اصطلاحی جغرافیایی است که بر قطعهٔ وسیعی از خاک گفته می‌شود که از یک سو متصل به خشکی باشد، و از سه طرف دیگر، آب آن را فراگرفته‌باشد. اگر آن بخش از خشکی که شبه‌جزیره را به بقیهٔ خشکی پیوند می‌دهد باریک باشد به آن برزخ گفته می‌شود.
اقتصاددانان بودایی معتقدند که تولید، اصطلاحی بسیار گمراه کننده است. به گفته آنها، برای تولید چیزی جدید، شکل قدیمی آن باید از بین برود؛ بنابراین، تولید و مصرف مکمل یکدیگر می‌شوند. با توجه به این موضوع که آنها در موارد خاص از عدم تولید حمایت می‌کنند زیرا وقتی فردی چیزهای مادی کمتری تولید می‌کند، بهره‌برداری از منابع طبیعی را کاهش می‌دهد و به عنوان یک شهروند مسئول و آگاه زندگی می‌کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خویش
خویش
ضیق وقت
ضیق وقت
گاییدن
گاییدن
فال امروز
فال امروز