کلمهی «اسب سواری» به معنای سوار شدن بر اسب و هدایت و کنترل آن است. این واژه از ترکیب «اسب» و «سواری» ساخته شده و به فعالیتی اشاره دارد که در آن انسان با استفاده از مهارت، تعادل و قدرت بدنی، حیوان را برای حرکت و جابهجایی هدایت میکند. اسب سواری در فرهنگهای مختلف جهان سابقهای طولانی دارد و در گذشته وسیلهای برای سفر، جنگ، شکار و حملونقل بوده است. امروزه این فعالیت بیشتر به عنوان یک ورزش، هنر یا تفریح شناخته میشود و در رشتههای ورزشی گوناگون مانند درساژ، پرش با اسب و مسابقات سرعت جایگاه ویژهای دارد. این فعالیت نیازمند تمرکز، هماهنگی میان اسب و سوارکار و شناخت رفتار حیوان است. از لحاظ مهارتی، اسب سواری هم جنبهی فیزیکی دارد و هم جنبهی ذهنی، زیرا سوارکار باید بتواند با آرامش و دقت اسب را هدایت کند. در برخی جوامع، یادگیری اسب سواری بخشی از سنتها و آداب محلی است و نسل به نسل بهعنوان نماد مهارت، شجاعت و هویت فرهنگی منتقل میشود.
اسب سواری
فرهنگ عمید
۲. سوار بر اسب به گردش رفتن.
۳. (ورزش ) [عامیانه] = اسب دوانی
فرهنگستان زبان و ادب
ویکی واژه
جمله سازی با اسب سواری
توسعه خودرو به تغییراتی در توزیع اشتغال، الگوهای خرید، تعاملات اجتماعی، اولویتهای تولید و برنامهریزی شهری کمک کردهاست. استفاده روزافزون از خودرو نقش پیادهروی، اسب سواری و راهآهن را کاهش داده.
او در ورزشهای همچون کاراته، سابقهٔ مربی گری در رشتهٔ رزمی آی کیدو، و نیز اسب سواری، کمانگیری روی اسب، چتربازی، سقوط آزاد، بیس جامپینگ، کار با طناب، پارکور و ورزشهای رزمی سینمایی فعالیت داشت.
محقق تفتازانی در شرح کشاف پیرامن این آیه از سوره ی نساء «و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله » گوید: بنی حمدان شاهانی بودند با سیماهائی زیبا، زبانهائی فصیح، دستانی بخشنده و بین ایشان ابوفراس در بلاغت و اسب سواری و شجاعت و فضل بر دیگران پیشی داشت.