یکی از مهمترین و در عین حال سادهترین آداب ارتباط مؤثر میان انسانها، احوالپرسی است. انتخاب جملات و واژگان مناسب در این زمینه میتواند احساس مثبت و دلپذیری را در فرد مقابل ایجاد کند. از سوی دیگر، به کارگیری کلمات ناپسند یا عدم رعایت نکات مهم میتواند منجر به عدم تمایل مخاطب به ادامه ارتباط با ما شود. این عمل به عنوان یک رفتار انسانی در هنگام ملاقات با یکدیگر تجلی مییابد و میتواند نشانهای از آشنایی پیشین، جلب توجه، آغاز یک دوستی یا شکلگیری پیوند اجتماعی بین طرفین باشد. اشکال مختلف آن بصورت غیرکلامی شامل تعظیم، روبوسی، در آغوش گرفتن، بوسه اسکیمویی، دست دادن، دست بوسی، پابوسی، سلام نظامی، ناماسته، برداشتن کلاه، بزن قدش، مشت به مشت زدن، بالا بردن ابروها و آرنج زدن هستند. این رفتارها نه تنها نشاندهنده احترام و محبت هستند، بلکه میتوانند به تقویت روابط اجتماعی و ایجاد حس نزدیکی میان افراد کمک کنند. در واقع، این عمل یک ابزار اساسی برای ایجاد ارتباطات سالم و مؤثر محسوب میشود که میتواند بر کیفیت روابط انسانی تأثیر زیادی بگذارد.

احوال پرسی
لغت نامه دهخدا
- احوال پرسی کردن؛ احوال گرفتن. استفسار از حال کسی.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. پرسش دوستانه از چگونگی وضع و حال و کاروبار کسی.
فرهنگ فارسی
پژوهش و سوال از صحت و بیماری کسی پرسش از چگونگی وضع و کار و بار کسی استفسار احوال کسی
ویکی واژه
جملاتی از کلمه احوال پرسی
ندارم همچو طغرا جز زبان درد دل گویی به یاری چون رسم، احوال پرسیدن نمی دانم
گران کردن مروت نیست بار ناتوانان را نمی باید ز بیمار گران احوال پرسیدن
نشستی بر سمند و آمدی احوال پرسیدی رسیدی همچو برق و ایستادی تاختی رفتی