روهنی

لغت نامه دهخدا

روهنی. [ هَِ ] ( اِ ) آهن و پولاد جوهردار و آنچه از آن سازند. ( برهان ) ( آنندراج ). آهن گوهردار. ( فرهنگ سروری ) ( فرهنگ اوبهی ) ( از لغت فرس اسدی ): این بیت ( بیت فردوسی ) گذشته از اینکه معنی آن روشن نیست در ولف هم نیامده ولی ولف در کلمه روهنی که شاهد هم ندارد می نویسد. ( یادداشت مؤلف ):
سه مغفر زدر چون مه از روشنی
بزر سد پرندآور روهنی.فردوسی.از آن آهنی لعلگون تیغ چار
هم از روهنی و بلالک هزار.؟ ( از لغت فرس اسدی ص 148 ).

فرهنگ فارسی

پولادوفولاد، آهن جوهردار، شمشیرپولادی، تیغ پولادی
( اسم ) ۱ - فولاد و آهن جوهردار. ۲ - آنچه از فولاد و آهن جوهردار سازند مانند شمشیر.
آهن و پولاد جوهر دار و آنچه از آن سازند.

ویکی واژه

روهنی (جمع روهنی‌ها)
آهن و پولاد جوهردار و آنچه از آن سازند. آهن گوهردار.

جمله سازی با روهنی

💡 سه مغفر ز زر چون مه از روشنی به زر صد پرند آور روهنی

💡 پس از آزار روهینگیا در میانمار (۲۰۱۶) یانگی لی، گزارشگر سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر در میانمار، از آنگ سانگ سوچی، که رهبری این کشور را برعهده دارد، انتقاد کرد و گفت که آنگ سان سوچی از اقلیت مسلمانان روهینگیا حمایت نکرده‌است. سازمان عفو بین‌الملل از او به علت سکوت برابر آزار مسلمان روهنیگا انتقاد کرد و مدال افتخار او را پس گرفت.

💡 از آن آهن لعلگون تیغ چار هم از روهنی و بلالک هزار