💡 درین قلمرو پرصید از نگون بختی درازدستی ما ناوک هوایی شد
💡 بهر شکار خوبان آهی بدل ندارم پرصید دست و ما را خالی ز تیر ترکش
💡 صید مراد ازوست که درصید گاه عشق گردد تمام چشم وبود درکمین خویش
💡 داشتم امید آزادی ز خط، غافل که حسن گردد از هر حلقه ای درصید دلها دیده ور
💡 و من پیش از این، کتب ساختم اندر این معنی، جمله ضایع شد و مدعیان کاذب بعضی سخن از آن مرصید خلق را برچیدند و دیگر را بشستند و ناپدیدار کردند؛ از آنچه صاحب طبع را سرمایه حسد و انکار نعمت خداوند باشد، و گروهی دیگر نشستند، اما برنخواندند و گروهی دیگر بخواندند و معنی ندانستند و به عبارت آن بسنده کردند که تا بنویسند و یاد گیرند و گویند که: «ماعلم تصوّف و معرفت میگوییم.» و ایشان اندر عین نَکِرتاند.