دررفته از مصدر دررفتن ساخته شده و بهعنوان صفت مفعولی به کار میرود. این واژه در زبان فارسی معانی گوناگون و گستردهای دارد که بر اساس بافت جمله و زمینهی کاربرد آن مشخص میشود. در یک نگاه کلی، میتواند به معنای رفته، شده یا درآمده و به درون رفته باشد. همچنین، این واژه در مفهوم فرار کردن و گریختن نیز به کار میرود. در حوزهای دیگر، برای بیان حالت تغییر شکل یافته، پاره شده یا کسر و کمشده مورد استفاده قرار میگیرد؛ برای نمونه، در جملاتی مانند کف فرش دررفته است یا پی و پاچین دررفته نشاندهندهی فرسودگی و تغییر شکل است و در مثال یک خیک روغن غَرم دررفته به معنای کسر شدن و کم شدن مقدار است.
دررفته
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با دررفته
گلهٔ دزدان کاز میدان دررفته بدند بازگشتند و نفسشان باز از حنجره شد
عشقست یکی جانی دررفته به صد صورت دیوانه شدم باری من در فن و آیینش