خوشبوئی

خوشبویی، صفتی برجسته که نه تنها نشان از پاکیزگی و آراستگی فرد دارد، بلکه بازتابی از روح لطیف و درونی اوست. این صفت، که با حالت خوشبو بودن توصیف می‌شود، از دیرباز ارزشی والا داشته و به عنوان نمادی از سلامتی، وقار و حتی جایگاه اجتماعی شناخته شده است. رایحه‌های دلنشین، همچون پژواکی از طبیعت، حس طراوت و شادابی را به ارمغان می‌آورند و فضایی دلپذیر برای تعاملات انسانی فراهم می‌سازند. معطری به فرایند یا هنر آمیختن رایحه‌ها برای خلق عطری دل‌انگیز و ماندگار اشاره دارد. این واژه، بر دانش و ذوق لازم برای ترکیب نت‌های گوناگون گیاهی، گُل‌ها، ادویه‌ها و سایر عصاره‌های طبیعی یا مصنوعی دلالت دارد تا اثری هنری و حسی بیافریند. معطری، جوهره‌ی صنعت عطرسازی است؛ هنری که با ظرافت، ترکیباتی را به وجود می‌آورد که هر کدام داستانی از طبیعت، احساسات و خاطرات را روایت می‌کنند و تجربه‌ای خوشایند و منحصربه‌فرد را برای مصرف‌کننده به ارمغان می‌آورند.

لغت نامه دهخدا

خوشبوئی. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( حامص مرکب ) خوشبویی. حالت خوشبو بودن. بوی خوش دارندگی. ارج. ( یادداشت مؤلف ). معطری:
ز خوش رنگی چو گل گشتم زخوش بوئی چوبان گشتم
ز بیم باد و برف دی به خم اندر نهان گشتم.فرخی.

جمله سازی با خوشبوئی

دم ز خوشبوئی زد از بس مشک چین روسیه از خجلت گیسوی توست
مجمر خلق تو چون دم زند از خوشبوئی از حسد دود برآید ز دل مشک ختن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تماس فال تماس فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انگلیسی فال انگلیسی