تهاتر

واژه تهاتر در زبان فارسی به معنای مبادله یا تعویض است و به فرآیند تبادل کالاها، خدمات یا بدهی‌ها اشاره دارد. این واژه در زمینه‌های اقتصادی و مالی به کار می‌رود و در مواقعی استفاده می‌شود که دو طرف به جای پرداخت نقدی، کالا یا خدمات خود را با یکدیگر مبادله می‌کنند.

معانی و کاربردها:

مبادله کالا و خدمات: این اصطلاح به معنای تبادل کالاها یا خدمات بین دو طرف است. به‌عنوان مثال، اگر یک فرد خدماتی را ارائه دهد و در عوض کالایی دریافت کند، این عمل تهاتر نامیده می‌شود.

تسویه بدهی‌ها: در برخی مواقع، این واژه به معنای تسویه بدهی‌ها نیز به کار می‌رود. به این صورت که یک طرف می‌تواند بدهی خود را با ارائه کالا یا خدمات به طرف مقابل تسویه کند.

در معاملات تجاری: در معاملات تجاری، می‌تواند به عنوان یک روش کارآمد برای کاهش هزینه‌های نقدی و تسهیل تبادل کالاها و خدمات استفاده شود. به‌عنوان مثال، در برخی از بازارها، افراد می‌توانند کالاهای خود را با کالاهای دیگر تهاتر کنند بدون اینکه نیازی به پرداخت نقدی باشد.

در قراردادها: در برخی قراردادها، ممکن است بندهایی برای آن وجود داشته باشد که شرایط و ضوابط مبادله کالاها یا خدمات را مشخص می‌کند. این بندها می‌توانند به طرفین کمک کنند تا در صورت عدم توانایی پرداخت نقدی، از روش تهاتر استفاده کنند.

لغت نامه دهخدا

تهاتر. [ ت َ ت ُ ] ( ع مص ) بر یکدیگر دعوی باطل کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). یکدیگر را تکذیب کردن. منه التهاترللشهادات التی یکذب بعضها بعضاً کانه جمع تهتر. و فی الحدیث: المتسابان شیطانان یتهاتران. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
تهاتر. [ ت َ ت ُ ] ( اِ ) مبادله کالائی با کالائی دیگر. فرهنگستان ایران پایاپای را به جای این کلمه پذیرفته است. رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود.
تهاتر. [ ت َ ت ِ ] ( ع اِ ) گواهی که همدیگر را کاذب کند. ( منتهی الارب ). گواهانی که همدیگر را تکذیب کنند. ج ِ تهتر. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ تُ ) [ ع. ] (مص ل. ) ۱ - دعوی بین دو کس که ادعای هر دو طرف باطل شود. ۲ - معاملة جنس با جنس.

فرهنگ عمید

۱. (اقتصاد ) عمل دو شخص یا دو دولت که طلب ها و وام هایی را که به یکدیگر دارند برابر و پابه پا کنند و پول نقد به هم ندهند.
۲. دادوستد جنسی و معاوضۀ جنس باجنس بین دو کشور به طور برابر که پولی به یکدیگر ندهند، پایاپای.
۳. [قدیمی] بر یکدیگر دعوی باطل کردن، دعوی کردن دو تن نسبت به یکدیگر که نتیجۀ آن برابر باشد و ادعای هر دو طرف باطل و ساقط شود.
۴. [قدیمی] گواهی همدیگر را تکذیب کردن.

فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) دعوی باطل کردن بر یکدیگر ادعا کردن دو تن نسبت بیکدیگر که در آن هر دو بر باطل باشند.۲ - ( اسم ) معامل. جنس با جنس داد و ستد جنسی معاوض. جنس بین دو کشور پایا پای. جمع: تهاترات.
گواهی که همدیگر را کاذب کند گواهانی که همدیگر را تکذیب کنند

فرهنگستان زبان و ادب

[اقتصاد] ← معاملۀ پایاپای

دانشنامه آزاد فارسی

تَهاتُر
در اصطلاح حقوق، برائت ذمۀ هریک از دو طرف نسبت به مالی که به دیگری بدهکار است. منظور از تهاتر آن است که هرگاه دو تعهد یا دین که طرفین آن ها یکی است، در مقابل یکدیگر قرار گیرند، تا جایی که با هم مساوی باشند، هردو خودبه خود و قهراً ساقط می شوند. تهاتر یکی از علل و اسباب قانونی سقوط تعهدات است. در تهاتر چند شرط وجود دارد که به موجب مادۀ ۲۶۴ قانون مدنی از این قرار است: اولاً هردو تعهد یکی باشد؛ ثانیاً زمان و مکان انجام تعهد و تادیۀ یکی باشد. در وقوع تهاتر در اموالِ قیمی اختلاف است. تهاتر از احکام شرعی است. تهاتر یا قهری است که به حکم قانون است، یا قراردادی، و یا قضایی است. تهاتر قراردادی آن است که طرفین دو تعهد که شرایط تهاتر قهری را ندارند، توافق نمایند که تعهد آن ها در برابر یکدیگر پایاپای شود. تهاتر قضایی آن است که دادگاه، دو تعهد را در برابر یکدیگر قرار دهد و حکم بر تهاتر آن ها صادر کند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تَهاتُر، اصطلاحی در فقه و حقوق، به معنای سقوط دیون متقابل دو فرد به یکدیگر است.
تهاتر در لغت به معنای دعویِ باطل کردن بر یکدیگر است و نیز آن است که هر یک از دو گواه، دیگری را تکذیب کند. در فارسی به معنای مبادله کالا با کالا یا مبادله پایاپای کالا بین دو کشور نیز آمده است. 
معنای اصطلاحی
در اصطلاح فقیهان اهل سنّت، تهاتر به همان معنای تکذیب کردن هر یک از دو گواه، دیگری را (تهاتر البیّنتین) به کار رفته است اما در اصطلاح عالمان شیعه، تهاتر یکی از اسباب سقوط دیون و تعهدات به شمار می آید و عبارت است از سقوط متقابل دیون دو شخص در برابر یکدیگر تا میزان کمترین دین. 
← ارتباط با لغت
هرگاه دو نفر مالک چیزی در ذمّۀ یکدیگر باشند موضوع تهاتر محقق می شود، مانند کسی که هزار تومان به فردی قرض داده، سپس هزار تومان از او قرض گرفته است که به صورت قهری ذمّۀ هر دو از دین بری می شود. 

ویکی واژه

دعوی بین دو کس که ادعای هر دو طرف باطل شود.
معاملة جنس با جنس.

جملاتی از کلمه تهاتر

سازوکار ابزار ویژه مالی توسط تهاتر بین صادرکنندگان و واردکنندگان یک کشور واحد اروپایی بدون ارتباط مستقیم مالی با ایران انجام می‌شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم