تألیف کردن

تألیف به معنای ایجاد ارتباط و الفت میان دو نفر یا دو چیز است. این واژه همچنین به معنای هماهنگ کردن و سازگار ساختن عناصر مختلف با یکدیگر به کار می‌رود. در زمینه علمی، تألیف به معنای گردآوری و تدوین مطالب و مسائل علمی نیز به کار می‌رود. به عبارت دیگر، تألیف شامل نوشتن کتاب و جمع‌آوری اطلاعات و دانش است تا به صورت منظم و قابل فهم ارائه شود. این فرآیند می‌تواند شامل تحقیق، انتخاب موضوع، و سامان‌دهی مطالب باشد تا در نهایت یک اثر علمی و ادبی شکل بگیرد. تألیف نه تنها به ایجاد آثار مکتوب کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به گسترش دانش و تبادل اطلاعات در جامعه نیز منجر شود.

لغت نامه دهخدا

تألیف کردن. [ ت َءْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) میان دو تن الفت دادن آنان. || سازواری دادن دو چیز را با هم. || فراهم آوردن کتاب. گرد آوردن مسائل علمی. کتاب نوشتن. رجوع به تألیف شود.

فرهنگ معین

( تألیف کردن ) ( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م. ) نوشتن کتاب.

فرهنگ فارسی

۱- ساز واری دادن دو چیز را با هم. ۲- میان دو تن را الفت دادن. ۳- نوشتن کتابی در موضوعی علمی ادبی و غیره.

ویکی واژه

نوشتن کتاب.

جمله سازی با تألیف کردن

این ترجمه باعث شد محمد بن ابراهیم فزاری و یعقوب بن طارق جداول جدیدی را در اواخر قرن دوم هجری تألیف کردند. خوارزمی در تهیه زیج خود به سند هند و مجسطی بطلمیوس و آثار منجمان ایرانی نظر داشته و با رأی خود مطالب را اختیار کرده‌است. اولین کسی که از زیج خوارزمی استفاده کرد ابوریحان بیرونی است که کتابی در تحلیل زیج خوارزمی نوشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت فال درخت فال درخت فال انبیا فال انبیا