بلااستفاده

بلااستفاده به معنای عدم کارایی یا عدم سودمندی یک چیز است. این اصطلاح در واقع به حالتی اشاره دارد که یک شیء، عمل یا خدمت نتواند به طور مؤثر به تحقق نیازها یا خواسته‌های انسان‌ها کمک کند. به عبارت دیگر، اگر چیزی بلااستفاده باشد، در حقیقت بی‌فایده و بی‌بهره محسوب می‌شود و نمی‌تواند ارزش افزوده‌ای برای فرد یا جامعه به ارمغان آورد. در مقابل، مفید و سودمند به چیزهایی اطلاق می‌شود که به نحو مؤثری به بهبود کیفیت زندگی و حل مشکلات کمک می‌کنند. به عنوان مثال، ابزارها و تکنیک‌هایی که در زندگی روزمره به کار می‌روند، اگر کارایی لازم را نداشته باشند، به طور قطع در زمره موارد بلااستفاده قرار می‌گیرند. این موضوع می‌تواند شامل بسیاری از جنبه‌ها باشد، از جمله کالاهای خریداری شده که پس از مدتی دیگر به کار نمی‌آیند، یا خدماتی که وعده‌های خود را محقق نمی‌سازند. در نهایت، می‌توان گفت که نه تنها به فرد بلکه به جامعه نیز آسیب می‌زند، چرا که منابعی که می‌توانستند در جهت پیشرفت و توسعه به کار گرفته شوند، به هدر می‌روند. بنابراین، شناخت و تفکیک موارد مفید از بلااستفاده می‌تواند به بهبود تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و اجتماعی کمک شایانی نماید.

لغت نامه دهخدا

( بلااستفادة ) بلااستفادة. [ ب ِ اِ ت ِ دَ ] ( ع ق مرکب ) ( از: ب + لا ( نفی ) + استفاده ) بدون استفاده. بی فایده. بی بهره. مقابل مفید. مقابل سودمند. ( فرهنگ فارسی معین ). ناسودمند. غیرمفید. بی مصرف.

فرهنگ معین

( ~. اِ تِ دِ یا دَ ) [ ع. ] (ق. ) بی - فایده، بی بهره مق. مفید، سودمند.

فرهنگ فارسی

بی فایده بی بهره مقابل مفید سودمند
بدون استفاده ٠ بی فایده ٠ بی بهره ٠ مقابل مفید ٠ مقابل سودمند ٠ ناسودمند٠ غیر مفید ٠ بی مصرف ٠

ویکی واژه

بی - فایده، بی بهره م
مفید، سودمند.

جمله سازی با بلااستفاده

کارو در اوایل دوران کاری اش با هنری مور، شناخته شده‌ترین مجسمه‌ساز تاریخ بریتانیا کار کرد و بعدتر با استفاده از فلزهای صنعتی ای که "پیدا شده" می خواند و در واقع قطعات فلزی مصرف شده و بلااستفاده از کارخانجات به نظر می‌رسید، به سبک و سیاق ویژه خود رسید.