بغان

بغان، که جمع آن بُغ است، به درستی به عنوان مغان شناخته می‌شود، به گروهی از روحانیون مذهبی مرتبط با دین زرتشتی یا حتی پیش از آن اشاره دارد. واژه بغان از ترکیب بُغ و آن شکل گرفته و به نوعی مفهوم سرکوب یا محدود کردن را تداعی می‌کند. در واقع، این واژه نشان‌دهنده نوعی قدرت معنوی و نفوذ روحانی است که این فرقه از آن برخوردار بوده‌اند. مغان به عنوان نگهبانان دانش و سنت‌های مذهبی، نقش مهمی در جامعه باستانی ایرانی ایفا کرده و به حفظ آموزه‌های زرتشت کمک کرده‌اند. در واقع، آن‌ها نه تنها به عنوان روحانیون، بلکه به عنوان مشاوران و هدایت‌کنندگان معنوی مردم نیز شناخته می‌شدند و تأثیر آن‌ها در شکل‌گیری و تداوم فرهنگ دینی و اجتماعی ایران غیرقابل انکار است.

لغت نامه دهخدا

بغان. [ ب َ ] ( اِ ) فانه و بفار و میخ چوبی. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به بغار شود.

فرهنگ فارسی

میخ چوبی

ویکی واژه

جمع بُغ؛ تلفظ صحیح مغان، صنوفی از روحانیون مذهبی منتسب به کیش زرتشت یا پیش از آن. بغان متشکل از بُغ - آن بوده و مفهوم کلی از آن خفه کنندگان را در ذهن تداعی معنا می‌نماید.

جمله سازی با بغان

من آن گنه بنکردم که کرد آن گشتاسب وگرنه بود به جان بندهٔ بغان رستم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال چای فال چای فال راز فال راز فال لنورماند فال لنورماند