«برگشته اختر» یک ترکیب قدیمی و شاعرانه در زبان فارسی است. اختر در ادبیات کهن به معنای «ستاره» و در یک مفهوم گستردهتر «بخت و سرنوشت» به کار میرفته است. وقتی میگویند «کسی برگشته اختر است»، منظور این است که ستاره بخت او پشت کرده یا از او روی گردانده است. به بیان دیگر، فرد در زندگی دچار بدشانسی، تیرهروزی و ناکامی شده است. این تعبیر بار احساسی منفی دارد و بیشتر برای کسانی گفته میشود که پیدرپی با مشکلات، شکستها یا مصیبتها روبهرو میشوند. در گذشته مردم باور داشتند که سعادت و نحوست انسانها با جایگاه ستارگان ارتباط دارد؛ بنابراین «برگشتن اختر» کنایه از آن بود که آسمان و نیروهای غیبی یاریگر فرد نیستند. چنین شخصی را بدبخت، بداقبال و محروم از خوشفرجامی میپنداشتند. هنوز هم این اصطلاح در زبان عامیانه به کار میرود، هرچند بار سنتی و اسطورهای آن کمرنگتر شده است.

برگشته اختر
فرهنگ معین
ویکی واژه
جمله سازی با برگشته اختر
خورشید بی ستاره را امروز به کوری برگشته اختران که روز ما چون شب زلفش تیره خواهند، دیدار کردم، و اندیشه مهر پیشه روان سرکاری را برون از ساختگی گفت و گزار فرمود مرا خانه و سامانی نیست، و به دور باش شاهانه تیاق اندیش و دربانی. در این ویرانه بر خردمند و دیوانه باز است و با دید پاکیزه و دامان پاک رامش آشنا و بیگانه بساز.
خاکساران نوازا امروزم آغاز بام تا اکنون که نزدیک شام است به کوی اندر بوی خجسته دیدار سرکار سرکار حاجی میخ دامن بود و کمند گردن، پیش از آنکه شماله خاور بزم افروز شبستان باختر آید و روز امید این برگشته اختر از شب تاری تیره تر گردد، سرکارخان به دستور دیگر روزهام به فرگاه بلند درگاه خویش خواند. نافرمانی را پوزش اندیش و بهانه جوی شدم.مگر فر پیوستگی خیزد و از بند نای فرسای دلنگرانی و چشمداشت رستگی زاید.
دگر برگشته اختر کینه توزاست دگر بازار جنگ نیم سوز است
بیگانه از خدا و رسولست تا ابد برگشته اختری که نشد آشنای تو
گنهکار برگشته اختر ز دور چو پروانه حیران در ایشان ز نور
کوکب یک آسمان برگشته اختر آفتاب آفتاب باز سرکش آفتاب