آماردا

ویکی واژه

پارسی میانه (پهلوی)
مترادف با آمارد، قبیله‌ای صحرانشین که احتمالا با داها نیز مترادف شناخته شده‌اند.

جمله سازی با آماردا

💡 آما، آماردان یا ماردان، در زمان لشکر کشی اسکندر به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می‌داشتند و آن هنگام هنوز تپوران به آنجا نیامده بودند، ولی سپس چنان‌که از گفته‌های استرابون پیداست در آذربایجان و ارمنستان و پارس و دیگر جاها پراکنده شدند. ربودن اسب محبوب اسکندر بنام بوسیفا یا بوسیفالوس کارایی این قوم را در جنگ، آن هم با سپاه ورزیده و مقتدر اسکندر مقدونی را نشان می‌دهد.

💡 آزمون یک فرض آماری عبارت از به کار گرفتن مجموعه قواعد صریحی برای آن است که تصمیم بگیریم که آیا فرض صفر را بپذیریم یا آن را به نفع فرض مقابل رد کنیم؛ مثلاً فرض کنید که آماردانی می‌خواهد فرض صفر

💡 ابراهیم خدایی آماردان ایرانی و دانشیار دانشگاه تهران است. او نزدیک به ۱۰ سال رئیس سازمان سنجش آموزش کشور بود.

💡 اما «آماردان» یا «ماردان»، در زمان لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می‌داشتند، و آن هنگام هنوز «تپوران» به آنجا نیامده بودند؛ ولی سپس، چنان‌که از گفته‌های استرابو پیداست، در آذربایجان و ارمنستان و پارس و دیگر جاها پراکنده شده‌اند.

💡 ابوالقاسم بزرگ‌نیا (زاده ۱۳۱۲قوچان) آماردان ایرانی است.

گودوخ یعنی چه؟
گودوخ یعنی چه؟
قیز یعنی چه؟
قیز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز