چهارلنگر

لغت نامه دهخدا

چهارلنگر. [ چ َ / چ ِ ل َگ َ ] ( ص مرکب ) که لنگر چهار دارد. کشتی بزرگ که چهار لنگر داشته باشد. || ( اِ مرکب ) کنایه ازچهار دست و پای حیوان باشد. رجوع به چارلنگر شود.

فرهنگ عمید

نوعی کشتی بزرگ.

فرهنگ فارسی

که لنگر چهار دارد . کشتی بزرگ که چهار لنگر داشته باشد . یا کنایه از چهار دست و پای حیوان باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال رابطه فال رابطه فال تخمین زمان فال تخمین زمان