امبرباریس

لغت نامه دهخدا

امبرباریس. [ اَ ب َ ] ( مأخوذ از یونانی ، اِ ) زرشک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). از تیره زرشکیان است که در کوهها میروید و زنگ گندم انگل آن است. ( از گیاه شناسی گل گلاب ، ص 200 ) .

فرهنگ عمید

زرشک.

فرهنگ فارسی

( اسم ) زرشک .

ویکی واژه

‹انبرباریس›
(زیست‌شناسی) زرشک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم