ابوطالب مکی محمد بن علی

دانشنامه آزاد فارسی

ابوطالِب مکّی، محمد بن علی ( ـ۳۸۶ق)
زاهد و عارف ایرانی. از مردم نواحی جبل بود. مدتی در بصره و بغداد زندگی کرد. در سال های ۳۵۰ تا ۳۶۰ق، پس از وفات ابوالحسن بن سالم، در بصره به نشر اندیشۀ او پرداخت و رهبری مذهب سالمیه را برعهده داشت. مورد انکار متشرعان بود و به «بدعت» در دین متهم شد و مردم از گرد او پراکندند و تا پایان عمر دیگر منبر نرفت. سماع را حلال می شمرد. با کوشش های او بسیاری از آرای مکتب سالمیه به صوفیۀ دوره های بعد و کسانی چون محمد غزالی، ابن عربی، و ابوالحسن شاذلی منتقل شد. با آن که بعضی از مورخان او را از نویسندگان مذهب معتزله برشمرده اند، اما اعتقادات او با مذهب معتزله چندان تناسبی ندارد. در مسائل علمی و کلامی، خود را پیرو شیخ حسن بصری می دانست. از آثارش: قوت القلوب فی معاملةالمحبوب به عربی که مهم ترین کتاب او است در تصوف زاهدانه و تطبیق آداب و اعتقادات صوفیه با موازین شریعت؛ علم القلوب که منسوب به اوست؛ المجمل المختصر که امروز اثری از آن موجود نیست؛ اربعین در چهل حدیث.

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] ابوطالب محمد بن علی بن عطیه مکی، زاهد و عارف سده چهارم است که در اصل از مردم جبل ایران بود و چون در مکه پرورش یافت، به مکی معروف شد.
با آن که ابوطالب از مؤلفان مشهور صوفیه بوده است و در دوره های بعد همواره به اقوال و روایات او استناد می کرده اند، آگاهی درباره زندگانی و احوال شخصی او بسیار اندک است.
از گستردگی و تنوع مطالب و موضوعاتی که در کتاب «قوت القلوب» او دیده می شود، چنین بر می آید که وی در اوایل عمر در علوم مرسوم زمان خود به تحصیل و تعلم مشغول بوده و خصوصا به استماع حدیث و روایت آن رغبت و توجه تمام داشته است. وی صحیح بخاری را نزد ابوزید استماع کرده و از عبدالله بن جعفر بن فارس اجازه روایت گرفته بود و از کسانی چون ابوبکر آجری، علی بن احمد مصیصی، محمد بن عبدالحمید صنعانی و احمد ضحاک روایت می کرد و کسانی چون عبدالعزیز ازجی و محمد بن مظفر خیاط از او روایت کرده اند.
ابوطالب روزگاری به ریاضت های سخت عمر می گذرانده و گفته اند که سال ها خوراکش برگ و ریشه گیاهان صحرا بوده است، تا جایی که رنگ چهره اش دگرگون شده بود. نسبت ابوطالب در تصوف به دو واسطه از طریق ابوالحسن احمد و پدر او ابوعبدالله محمد بن سالم به سهل تستری می رسید. وی با ابن جلاء نیز مصاحبت داشت و از او با عنوان شیخنا ابوبکر بن جلاء یاد می کرد.
بعد از وفات ابوالحسن ابن سالم در بصره در فاصله سال های 350 تا 360ق، ابوطالب به نشر آراء او پرداخت و زعامت مذهب سالمیه را برعهده گرفت. وی نخست در بصره و سپس در بغداد به وعظ و تبلیغ مشغول شد و مردم بسیار در مجالس او گردمی آمدند، اما گه گاه در سخنان او نکات و تعبیراتی شنیده می شد که با عقاید رایج مردم سازگار نبود و مورد انکار و انتقاد متشرعان قرار می گرفت، چنان که از او نقل کرده اند که می گفت: «لیس علی المخلوقین اضر من الخالق» از این رو به سخنان ناروا و بدعت آمیز متهم شد و مردم از او روی گردان شدند و ناگزیر تا پایان عمر دیگر مجلس نگفت. وی در سال 386ق در بغداد درگذشت و در جانب شرقی مقبره مالکیه به خاک سپرده شد.
دایرة المعارف بزرگ اسلامی ج5 ص630، مجتبایی، فتح الله.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال چای فال چای