لغت نامه دهخدا
المس مس ارنب
و الریح ، ریح زرنب
فانما انت و فوک الاشنب
کانما ذر علیه زرنب...؟ ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).رجوع به تحفه حکیم مؤمن ، اختیارات بدیعی ، فهرست مخزن الادویه ، ترجمه ضریر انطاکی ص 181، گیاه شناسی ثابتی ، لکلرک ج 2 ص 202، دزی ج 1 ص 589 و زرنباد شود. || نوعی از خوشبوی. ( آنندراج ). نوعی از بوی خوش. ( ناظم الاطباء ). نوعی از طیب. نوعی از عطر. نوعی است از خوشبوی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || زعفران. || پشکل جانور دشتی. || فرج زن یا فرج بزرگ یا ظاهر فرج یا گوشت پاره پس تندی فرج. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).