گمیزیدن

لغت نامه دهخدا

گمیزیدن. [ گ ُ دَ ] ( مص ) شاشیدن. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(گُ دَ ) (مص ل . ) شاش کردن .

فرهنگ عمید

= شاشیدن

فرهنگ فارسی

شاش کردن، شاشیدن
( مصدر ) شاشیدن گمیختن .
شاشیدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم