گزافکار

لغت نامه دهخدا

گزافکار. [ گ ُ / گ ِ / گ َ ] ( ص مرکب ) آنکه در کاری افراط و مبالغه کند. مفرط : و حصیری هرچند مردی است گزافکار و گزافگوی اما پیر است و حق خدمت قدیم دارد. ( تاریخ بیهقی ).
من خواستم آنچه یافت آن ماه
این بخت گزافکار بینند.نظامی.و رجوع به گزافه کار شود.

فرهنگ عمید

آن که در کاری افراط کند، افراط کار، افراط کننده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه در کاری افراط کند مفرط : و حصیری هر چند مردیست گز افکار و گز افگویاما پیر است و حق خدمت قدیم دارد ۲ - اسراف کننده مسرف .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم