مستأثر. [ م ُ ت َءْ ث ِ ]( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیثار. رجوع به استئثار و استیثار شود. || برگزیننده چیزهای نیکوبرای خود نه برای یاران خود. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || در تداول فارسی زبانان ، متألم و متأثر و غمگین و مهموم و متفکر. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
( مستأثر ) (مُ تَ ثِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - منتخب . ۲ - مختص . ۳ - متأثر، غمگین .
فرهنگ عمید
مختص، خاص.
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱ - برگزیننده منتخب . ۲ - مختص : که علوم خلق از آن قاصر است و ا... بدانستن آن مستاثر . ۲ - متالم متاثر غمگین .