قلمدوش

فرهنگ معین

( ~ . ) (اِمر. ) سوار کردن بر شانه ، غلندوش .

فرهنگ عمید

سوار بر دوش.
* قلمدوش کردن: (مصدر متعدی ) [عامیانه، مجاز] کسی را بر روی شانۀ خود سوار کردن.

فرهنگ فارسی

غلندوش: سواربردوش، قلمدوش کردن: کسی رابرروی شانه خودسوارکردن
( اسم ) سوار کردن بر شانه ( دوش ) یا قلمدوش سواری . سواری بر دوش کسی : قلمدوش سواریهایش ( بهرام ) بر گردن رفقا هنگامی که اتوبوس خراب می شد ... همیشه ورد زبان پدر بود ...

ویکی واژه

سوار کردن بر شانه، غلندوش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال راز فال راز فال تک نیت فال تک نیت فال جذب فال جذب