سپسایگی

لغت نامه دهخدا

سپسایگی. [ س ِ پ َ ی َ / ی ِ ] ( حامص مرکب ) رجعت و بازگشت و حرکت قهقری. ( ناظم الاطباء ). این کلمه با فعل رفتن ، برگشتن ، برگردیدن ، برگرداندن ، بازگشتن آید: ارجاع ؛ دست سپسایگی دراز کردن بگرفتن چیزی. اقعناس ؛ سپسایگی بازگشتن. میاط؛ سپسایگی بازگشتن. تراجع؛ سپسایگی بازگشتن. اقعاء؛ سپسایگی برگردانیدن اسب را. قهقری ؛ سپسایگی برگردیدن. طَرْمَسة؛ سپسایگی برگشتن. انصیاع ؛ سپسایگی برگشتن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

بازگشت، بازگشت به عقب، حرکت به قهقرا.
* سپسایگی رفتن: [قدیمی] پس پس رفتن، به عقب برگشتن، پس رفتن.

فرهنگ فارسی

رجعت و بازگشت و حرمت قهقری این این کلمه با فعل رفتن برگشتن برگردیدن برگرداندن بازگشتن آید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال زندگی فال زندگی فال رابطه فال رابطه فال فرشتگان فال فرشتگان