ترنح

لغت نامه دهخدا

ترنح. [ ت َ رَن ْ ن ُ ] ( ع مص ) یاویدن از مستی و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). متمایل شدن از مستی و جز آن. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || میل کردن بر کسی به ترفع و تطاول. ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). || اندک نوشیدن شراب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

به چپ وراست متمایل شدن سر، از مستی یا گیجی، تلوتلو خوردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان فال ارمنی فال ارمنی